شعر دوره سقوط با ویژگیهای خاص در تاریخ ادب عربی معرفی شده است. تقلید و تکرار و عدم نوآوری شعرا، رشد کمی شعر، معماگویی، بازی با حروف و کلمات، و استعمال بیش از حد صنایع بدیعی، از جمله صفاتی است که شعر دوره سقوط را به آن متصف نمودهاند. شرف الدین انصاری از شعرای قرن هفتم این دوره است. اغراض شعری او به مدح اختصاص یافته و فقط سه مورد رثاء در کل دیوان او ملاحظه میشود. او ابیات امرؤالقیس، متنبی، ابوتمام، کعب بن زهیر و عمربن ربیعه را تضمین نموده، و همه تضمینها از یک سطح برخوردار نیستند بلکه بعضی از آنها نقد پذیرند. زهدیات در شعر او از جایگاه ویژهای برخوردار است، که این امر به زمان شاعر و روحیه فردیش باز میگردد. اصطلاحات عروضی به کار رفته در شعرش و معماهای رد و بدل شده بین او و پدرش، از تأثیر او از عوامل سقوط حکایت میکند. اقتباسهای قرآنی در اشعار او بسیارند. بعضی از این اقتباسها به علت تکرار و کثرت، قوه خیال شاعر را تحت تأثیر قرارداده است، ولی برخلاف دیگر شعرا ایات محدود به سورههای خاصی نیست و از پراکندگی خوبی برخوردار است. اقتباس از آیات سوره شمس و نازعات به عنوان نمونه بارز اقتباس در شعر عربی مشهور گشته است. در مدائح نبوی او برخلاف دیگر بدیعه سرایان تاریخ و حدیث و روایت کمتر به چشم میخورد، علاوه بر اینکه اهل بیت (ع) در کنار پیامبر (ص) مورد توجه قرار گرفته است..
کتاب بدیع القرآن تالیف ابن ابی الاصبع مصری متوفای سال 656 ه. یکی از ارزشمندترین کتابهایی است که اعجاز قرآن کریم را از نظر بلاغت و شیوایی بیان که به "اعجاز بیانی" معروف است، مورد بررسی قرار داده، و حقا "ناتوانی بشر را از آوردن مثل قرآن" به ثبوت رسانیده است. مولف نه تنها اسلوبهای زیبا و بی مانند تعبیرهای قرآنی که مورد بررسی دانشمندان پیش از خود بوده، با دقت و امعان نظر بیان داشته، بلکه خود نیز تعداد 33 نوع از انواع بدیع قرآن را باداع نموده، و به آخر کتاب افزوده است. این کتاب را مقدمه ای از مصحح مرحوم"حفنی محمدشرف" زینت بخشیده است، مصحح در این مقدمه به نوبت خود آنچه در توان داشته در تبیین آغاز بحثهای بیانی قرآن کریم قرو نگذاشته و خلاصه ای از مراحل تحول و پیشرفت شناخت اعجاز بیانی را تقدیم داشته است.
بخش اعظم اصطلاحات ادبی مندرج در این فرهنگ حاصل چندسال کار تدریجی ولی وقتگیر و توانفرسا روی تطبیق اصطلاحات سنتی رشتههای بدیع، معانی ،بیان، عروض و قافیه و نیز تجوید و دستور فارسی و انگلیسی میباشد. معادلهای مربوط به هر اصطلاح در هر یک از رشتههای فوق با مراجعه متعدد و پیاپی به منابع ذیربط اعم از متن یا فرهنگ تخصصی به فارسی و انگلیسی و مقابله و مقایسه حتیالامکان دقیق تعاریف، معانی و مثالهای مربوط به آن اصطلاح به دست آمده است.
احمد شوقي شاعري است كه عصر او مشحون از مسايل مهم سياسي و اجتماعي مذهبي است. ديوان او ميتواند مرجعي قوي براي تاريخ معاصر جهان عرب به خصوص كشور مصر در نظر گرفته شود. همسو با موضع گيريهاي سياسي اجتماعي شوقي ديدگاه مذهبي او قابل مطالعه و مداقه است او شخصيت جامعه مصر را تركيبي از تاريخ ملي عصر "فراعنه" و هويت اسلامي آن ميداند. در مقايسه آن دو، با برتري دادن اسلام معتقد است كه دين پيوسته عامل اساسي براي رسيدن به تمدن و دست يافتن به مكارم اخلاق بوده است. واژههاي قرآن، اصطلاحات ديني بر اشعار او هالهاي از دين كشيده است. شوقي آنچنان به پيامبر (ص) عشق ميورزد كه خوانندگان نهج البرده را وا ميدارد تا نسبت به اخلاص او گواهي دهند. با اين همه دوگانگي گفتار و رفتار دينياش حاكي از تاثير محيط زندگي بر شخصيت اوست.
ادب مقارن یا ادب تطبیقی در تاریخ ادب فارسی و عربی ریشهای کهن دارد و در تاریخ معاصر نیز به خصوص درکشورهای عربی به ویژه مصر آثار قابل اعتنایی در این زمینه به چشم میخورد و مقایسه دو شاعری همچون بهار و شوقی ازآن جهت مورد تأکید است که هر دو شاعر از شرایط سیاسی، فرهنگی و مذهبی نسبتأ مشترکی برخوردارند و در یک عصر زندگی میکنند. از سوی دیگر هر دو متعلق به دو تمدن کهن ایران و مصرند و شعراء درجه یک زمان خویش محسوب میشوند. هر دو شاعر از عقب ماندگی مسلمانان انتقاد کرده و زبان اعتراض گشودهاند. مقایسه مدائح نبوی دو شاعر با توجه به موضوعات مشترک همچون معراج، امی بودن، برتری پیامبر (ص) و ترسیم اوضاع مسلمین برای پیامبر (ص)، قابل مقایسه و سنجش است، این مقارنه براساس مدائح نبوی مختلف دیوانهای هر دو شاعر صورت گرفته است.