فرهنگستان در زبان فارسی در برابر «آکادمی» زبان فرانسوی و مشابهات آن در زبانهای اروپایی دیگر (مثلا در آلمانی Akademie و در انگلیسی Acadcmy) وضع شده است. آکادمی در اصل یونانی است و از «آکادمیای» یونانی گرفته شده است. در ابتدا قطعه زمینی در ناحیه «سرامیک» در حومه آتن و مرکز کوزهگران بود که بارتلمی کشیش نام زیبای «سفالگرخانه» را بر آن نهاده است. آکادمی در اصل یونانی است و از «آکادمیا»ی یونانی گرفته شده است. در ابتدا قطعه زمینی در ناحیه «سرامیک» در حومه آتن و مرکز کوزه گران بود که بارتلمی کشیش نام زیبای «سفالگرخانه» را به آن نهاده است. سیمون یا کیمون، طرحانداز نظامی و سردار آتنی، در دوران سروری خویش زیباترین درختان آتن را در آنجا کاشت، گرداگرد آنجا دیوار کشید و آنجا را به صورت باغ و تفرجگاهی دلچسب درآورد. گردشگاه آکادمی که در شمال غربی آتن جای دارد، نام خود را از «آکادموس» گرفته است که از پهلوانان کهن یونان بوده است. جنگل آکادمی تا این اواخر برجای بود.
کتاب فرهنگستان ایران، واژههای نو که تا پایان سال 1318 در فرهنگستان ایران پذیرفته شده است در سال 1319 توسط انتشارات دبیرخانه فرهنگستان منتشر شده است
این کتاب دربرگیرنده اولین شماره از «نامه فرهنگستان» است که به سال 1322 منتشر شده است. در این کتاب، اساسنامه فرهنگستان ایران مصوب خرداد 1314، اساسنامه انجمن روابط فرهنگی ایران مصوب سال 1321، اساسنامه نامه فرهنگستان مصوب 1321 و همچنین تاریخی از فرهنگستان آورده شده است. دیگر مطالب این شماره به این ترتیب است: فرهنگستان چیست/ محمدعلی فروغی، سه شعر/ رشید یاسمی، گفتار در صرف و نحو فارسی/ جلالالدین همایی، کلمه فرهنگستان/ پورداود، و وقایع فرهنگستان.
اخلاق یکی از زمینههای اصلی فرهنگ فارسی زبانی ایران است. در این کتاب پژوهنده، متون اخلاقی فارسی را از سده سوم تا سده هفتم هجری معرفی، طبقهبندی و سیر تحول آن را نشان میدهد. کتاب در پنج فصل بر اساس توالی تاریخی متون مورد بحث، ترتیب یافته که عناوین آنها بدینقرارند: 1. اندرزنامههای کهن (شامل: خردنامه از مقالات حکما، اندرزهای انوشیروان، اندرزهای بزرگمهر، اندرزهای یونانیان، اندرزهای اردشیر، چند اندرزنامه قدیمی، اندرزهای برگرفته شده از آداب و سنت اسلامی)2. متن در متن (شامل اندرزهای متون اخلاقی است که از مجموعه: پند و اندرزهای قبلی استخراج گردیده است). 3. رسالههای اخلاقی که به شیوه سنتی نوشته شدهاند. 4. نصیحه الملوک. 5. اخلاقیات مبتنی بر اصول و اخلاقیات سنتی در قرن هفتم هجری.
از روزگاری که ملوانان چینی ترانههای سعدی را بر دریا بارها زمزمه میکردند و به آهنگ آنها پای میکوبیدند نزدیک به هفتصد سال میگذرد. این ترانهها یا از راه زمین و هندوستان و بنگاله به چین راه یافته بودند و یا به همت بازرگانان و دریانوردان زندهدل ایرانی که در آن روزگاران یکهتازان پهنه دریای (اقیانوس) هند بودند. همین ترانههای شیخ راه رسیدن «قند پارسی» خواجه شیراز را به بنگال صاف و هموار کرده بودند. در واقع امروزه کمی کمتر از هزار سال از حضور زبان فارسی در هندوستان و بنگاله می گذارد. و از چندین قرن پیش تا اوایل قرن گذشته که هندوستان به تصرف انگلیس درآمد زبان فارسی زبان رسمی، زبان درباری و زبان ادبی هند بوده است. تا بدان جا که در سدههای دهم و یازدهم هجری کشیشان مسیحی که برای «تبشیر» و تبلیغ عیسویت به هندوستان میرفتند «ناگزیر بودند فارسی بیاموزند زیرا که زبان فارسی نه تنها زبان رسمی [دربار] بلکه زبان جامعه باسواد و با فرهنگ هندوستان بود». این کشیشان که از زمان رخنه پرتغالیها در هند مستقر شده بودند با نوشتن کتابهایی به زبان فارسی در رد اسلام و تبلیغ مسیحیت ماجراهایی پدید آوردند که در منابع مختلف از جمله کتاب گرانسنگ روانشاد دکتر عبداالهادی حائری به آنها اشاره شده است.