برای یک به یک شعرهای شمس لنگرودی میتوان مطلب نوشت ولی اجازه میخواهم دوستان دیگر این کار را انجام بدهند و من خلاصه و فشرده چند سطر بنویسم و علاقهام را به ایشان با چند طرح نشان بدهم. شعر شمس لنگرودی بسیار به صاحب اثر نزدیک است. به همین دلیل خواننده با آثاری نوع دوستانه، مهربان و اومانیستی مواجه میشود. او حتی در دورههای آرمانگرایی نیز شعر خود را اسیر «ایسمها» نمیکند و قصد انقلاب هم ندارد. او زودتر از خیلیها از پایان دوره انقلابها آگاهی پیدا کرده و یا بهتراست بگویم به این درک رسیده است و این باعث شده شعرش از آفت زمان و تاریخ مصرف در امان بماند. او دم دمی مزاج نیست. یک سیر طبیعی و شفاف و صعودی را طی کرده و رفته رفته عمیقتر و به انسان که همان دغدغه اصلی اوست نزدیکتر شده است. سورئالیسم جاری در آثارش نیز قابل لمس و باورپذیر گشته است. اعتقاد او به انسان باعث شده تا از درون او سخن بگوید و برانگیزد. شمس لنگرودی در یک لحظه با تمام مخاطبانش تک به تک سخن میگوید.
یکی از شیوههای ابراز نظر در مورد قدرت و نظام سیاسی در دوره پهلوی دوم، سرودن شعر بود. از آنجایی که اختناق حاکم بر جامعه اجازه اعتراض و اظهارنظر صریح را نمیداد، بسیاری از افراد با استفاده از صنایع ادبی، چون کنایه، ایهام و ... در قالب شعر مخالفت خویش را با وضعیت موجود اعلام میکردند. از طرف دیگر تعدادی از طرفداران رژیم پهلوی نیز به وسیله شعر به تعریف از این رژیم میپرداختند. این کتاب اشعار مخالفین و موافقین رژیم پهلوی را با توجه به مبانی فکری آنها مطرح کرده و مضامین و معانی هرکدام را مورد بحث قرار داده است.
این کتاب دو هدف را دنبال میکند؛ استخراج کلمهها و ترکیبهای تازه و بکر از لابلای اشعار شاعران بزرگ معاصر فارسی که در این بخش نگارنده تلاش کرده حجم بزرگی از خلاقیتها و آفرینشهای زبانی شاعر را در قالب واژهنامهای اختصاصی ارائه کند. هدف دوم آن است که این فرهنگ میتواند تا حد زیادی مواد و مصالح لازم را برای بررسیهای ادبی و زبانشناسی در حوزههای گوناگون سبکشناسی و نقد ادبی درباره شاعر و ادبیات معاصر فراهم آورد. این کتاب فرهنگ اشعار فروغ فرخزاد است که نویسنده کوشیده این دو هدف را در آن دنبال کند.