مقاله حاضر پژوهشي تحليلي در گونهاي از اصطلاحات نحو عربي موسوم به «اصل» و «شبه» ميباشد. اين اصطلاحات كه بيشتر به صورت مستقل مورد استفاده قرار ميگيرند از تفاوتهاي و وجوه مشترك فراواني برخوردارند. نويسنده بر آن است با بررسي موارد كاربرد و معاني لغوي اصطلاحات مذكور، علل و جايگاه استفاده ان را بيان نمايد. از برجستهترين اين اصطلاحات ميتوان به «جمله و شبه جمله» «ظرف و شبه ظرف» و «مضاف و شبه مضاف» اشاره كرد.
فانه من المعلوم أن علم «النحو» یعنی، أول ما یعنی، بالنظر فی أواخر الکلم، و ما یعتریها من إعراب و بناء، کما یعنی بأمور أخری علی جانب کبیر من الأهمیة، کالذکر، والحذف والتقدیم، والتأخیر، و تفسیر بعض التعبیرات، غیر أنه یولی العنایة الأولی للاعراب. إن هذا الکتاب محاولة فی فقه النحو علی النهج الذی أسلفته، انه محاولة للتمییز بین التراکیب المختلفة و شرح معنی کل ترکیب.
فانه من المعلوم أن علم «النحو» یعنی، أول ما یعنی، بالنظر فی أواخر الکلم، و ما یعتریها من إعراب و بناء، کما یعنی بأمور أخری علی جانب کبیر من الأهمیة، کالذکر، والحذف والتقدیم، والتأخیر، و تفسیر بعض التعبیرات، غیر أنه یولی العنایة الأولی للاعراب. إن هذا الکتاب محاولة فی فقه النحو علی النهج الذی أسلفته، انه محاولة للتمییز بین التراکیب المختلفة و شرح معنی کل ترکیب.
لغتنامههای تخصصی برای تحقیق و مطالعه پژوهندگان و دانشجویان امری لازم و اجتنابناپذیر است. بدینجهت لغتنامههای گوناگونی در علوم و فنون مختلف به رشته تحریر درآمده و در اختیار علاقمندان قرار گرفتهاند. ادبیات نیز از این امر مستثنی نبوده و نیاز مبرمی برای تهیه لغتنامه تخصصی ادبی احساس میشد. بدین دلیل این واژهنامه جمعآوری شده است. این واژهنامه با عنوان «فرهنگ واژگان ادبی» به سه زبان انگلیسی، فارسی و عربی تهیه شده که به دلیل تنوع لغوی و اصطلاحی زبان عربی و رابطه تنگاتنگی که این زبان با زبان فارسی دارد، بیشتر به زبان و ادبیات عربی اختصاص یافته است.
زبان عربی در برههای از زمان چهره جهانی به خود گرفت و دایره نفوذ خود را با گسترش اسلام در سراسر جهان وسعت بیشتری بخشید. مرزهای چین را درنوردید و با گذر از خاورمیانه، مصر و شمال آفریقا به جنوب باختری اروپا رسید. پایهگذار این گستره فراگیر جهانی چیزی نبود جز تمدنی که این زبان با خود داشت و باعث هدایت انسانها به سوی پیشرفت و شکوفایی شد. مردم جزیره العرب با نشر اسلام به وسیله زبان قرآن راه این تمدن را هموار کردند و باعث شدند تا دیگر ملل نخبه جهان با شیفتگی فراوان زبان عربی را در آغوش گیرند، و با این زبان، میراث فرهنگی دیرپای خود را منتقل کنند. ایرانیان با مشارکت عظیم خود در تمدن اسلامی و عربی، و با نقشآفرینی بیهمتا در ساماندهی زبان عربی، از دیگر ملل سرآمد بودند. و این گفته ابن خلدون است که: «بیشتر علمای اسلام از ایرانیان بودند». با این همه، و علیرغم گسترش زبان عربی در ایران، این پرسش مطرح است که چرا زبان عربی به عنوان زبان گویشی مردم در قلمرو شاهان ساسانی آنگونه که در سرزمین مابینالنهرین، سوریه، فلسطین و لبنان مورد استفاده قرار گرفت، به کار گرفته نشد؟ زبان فارسی دری با پایان قرن سوم هجری رو به شکوفایی نهاد، و نشانههای شعر و شاعری در آن نمایان شد، و سرانجام راه پرفراز و نشیب خود را با رودکی (329 هـ. / 1020 م.)، شاعر پرآوازه ایرانی آغاز کرد.