قدامة بن جعفر، ناقدي است كه تحول عظيمي در نقد ادبي عرب بوجود آورد، ميتوان گفت كه نقد عربي قبل از قدامة بن جعفر، مبتني بر ذوق و سليقه بود از روي ذوق شعر ميگفتند و از روي ذوق نيز شعر را نقد ميكردند، زيرا زندگي آنان مبتني بر ذوق و سليقه بود، بنابراين طبيعي است كه نقد آنان نيز هيچ گونه معيار و مقياسي در برنداشته باشد، اما قدامه روشي را برگزيد كه ميتوان گفت از ارسطو تقليد نموده بهمين دليل استبداد فلسفه و منطق در عقل وي آشكار و گويا ميباشد و بنظر ميرسد كه اين روش اولين كوشش علمي براي تطبيق اصول منطق و علم بر شعر و ادب عربي باشد، زيرا قدامه از روشي بهره جسته كه جز بوسيله تقسيمبنديهاي علمي و بررسيهاي فلسفي امكانپذير نميباشد، بر همين اساس در تمامي فصول و مباحث كتاب "نقد الشعر" خود، به انديشه علمي پايبند مانده و سعي نموده كه با پيمودن راهي درست و شيوهاي سالم، اثري علمي و اصيل بوجود بياورد.
نوشتار حاضر با مباحثی در باب اسمشناسی تاریخی آغاز شده و به دنبال آن با استناد به آثار دینی، اساطیری و فلسفی از دورههای مختلف تاریخی سخن به میان آمده است .در بخش دوم نیز درباره تجلی فرهنگ در دورههای اساطیری ماقبل یونان، دوره یونانی، قرون وسطی، دوره اسلامی و دوره جدید توضیح داده شده است .
عنوان Politics (سیاست) در لغت به معنای "چیزهای مربوط به پولیس (دولت شهر در یونان باستان" است و منشأ کلمه انگلیسی مدرن سیاست است. سیاست ارسطو به هشت کتاب تقسیم شده است که هر کدام به فصل های بعدی تقسیم می شوند. بخش اول شامل کتاب اول درباره خانواده بخش دوم شامل کتاب دوم درباره نظرات افلاطون و نقد حکومتهای اسپارت و کرت و کارتاژ بخش سوم شامل کتاب سوم درباره قانون اساسی بخش چهارم شامل کتابهای چهارم و پنجم درباره دموکراسی جمهوری و علل انقلابها در حکومتها بخش پنجم شامل کتاب ششم درباره روش تشکیل دموکراسیها و پایداری آنها بخش ششم شامل کتابهای هفتم و هشتم درباره حکومت کمال مطلوب است. ارسطو اساس خانواده را طبق تقسیم بندی روابط مردم با هم قرار داده و قدرت را عامل اصلی این تقسیم بندی میداند. او خواسته را بخشی از خانواده میداند و هنر به دست آوردن خواسته دیگری در خانواده را تدبیر منزل میداند. ارسطو فرقی بین روابط قدرت در حکومت و خانواده نمیبیند. او هر دو را بر اساس روابط قدرت یکسان بررسی کردهاست. او کسی را که در یک شهر از احترام و مناصب حکومت بی بهره باشد همچون بیگانهای میداند که در آن سکونت اختیار کردهاست. ارسطو داوری چند دادرس را که بر حکومت قانون متفق اند بهتر از داوری یک دادرس میداند. او بقای دموکراسی را به کثرت شهروندان وابسته میداند. او سعادت را در درست زیستن میداند. او کار را در زندگی فقط محدود به ارتباط با دیگران نمیداند. در پیش گفتار کتاب سیاست اشاره به ناپیوستگی مطالب آن شدهاست. حمید عنایت این کتاب را مانند کتاب مثنوی معنوی مولانا دانسته چون ارسطو کتاب سیاست را از گفتارهای گوناگونی فراهم کرده و به نظر مترجم قصد او گردآوردن آنها در یک مجموعه نبودهاست. حمید عنایت در پیش گفتار کتاب سیاست اهمیت آن را در دو مورد میداند: یکی آن که روح فلسفه پیشرو زمان ارسطو را منعکس میکند و دیگر آن که سرچشمه اصلی اندیشههایی است که تا پایان قرون وسطی بر فلسفه سیاسی غرب اثر گذاشت.
واژه مقاومت و بیداری اسلامی همواره با ظلم و ستم حاکمان عجین بوده وگسترش ظلم وبیعدالتی وتقویت انگیزه دفاع از حق در شکلگیری و احیای آن نقش بسزایی داشته است. در میان شاعران پارسی و عرب زبانِ معاصر، میرزا محمد فرخی یزدی و ابوالقاسم الشابی، با تحت تأثیر قرارگرفتنمحیط سیاسی ـ اجتماعی عصر خود، اشعاری با هدف مقاومت وبیداری اسلامی و مردمی در برابر تجاوز کشورهای استعمارگر و استقامت در برابر ظلم و ستم آنها سرودهاند. در این پژوهش برآنیم تا جلوههای بیداری اسلامی و مردمی را در اشعار این دو شاعر مورد بررسی قرار دهیم. نتیجه اینکه؛ شاعران، نماینده مردمی مظلوم وستمدیده هستند که از ظلم و جور حاکمان زمان خود بهجوش آمده و تصمیم به انقلاب وعدالتخواهی گرفته؛ و مبارزه خود را در قالب اشعاری با هدف آگاهی، بیداری و مقاومت مردمی و اسلامی در برابر ظلم و بیداد به انجام رسانیدهاند.