سلطان ولد (712- 623) فرزند بزرگ جلال الدین محمد مولوی است. وی از محضر برهان الدین ترمدی، صلاح الدین زرکوب، حسام الدین چلپی و چند تن از بزرگان تصوف کسب فیض کرد. او پس از حسام الدین به مدت 30 سال رئیس فرقه مولویه بود. وی در سال 690 ق در کمتر از چهار ماه این مثنوی را بر وزن حدیقه سنایی سرود. اهمیت این مثنوی حدود ده هزار بیتی به این سبب پرداختن به زندگی جسمانی و روحانی مولانا و منتسبین و مریدان اوست و مهم ترین سند شناخت احوال مولانا محسوب می شود. از لحاظ ادبی نیز به سبب پاره ای نثرهایی که در مقدمه، سرفصل ها و عنواین آورده به لحاظ سادگی ممتاز است. استاد جلال الدین همایی این اثر را از روی دو نسخه در سال 1316 تصحیح کرده است که به علت نایاب بودن بار دیگر به کوشش دکتر ماهدخت بانو همایی به چاپ رسید.
از جمله کتب ادبی شرق، آثار شاعر مشهود اسلام سعدی شیرازی به مثابه ستارههای نورانی میدرخشد؛ چون آثار این شاعر حاوی نکات دقیق فلسفی، اجتماعی و اشارات لطیف اخلاقی است، در آن میان بوستان شاعر کتابی است که هنوز انذار شعری آن میتواند سرمشق شعرای زمان باشد و مضامین آن مایه استفاده ابنای جهان، بنابراین مجموعهای از این بوستان به نام «منتخب بوستان» در این کتاب آورده شده است.
این کتاب گزارشی است درباره احوال و آثار و افکار محمود شبستری، عارف مشهور قرن هشتم هجری که اثر گرانقدر او «گلشن راز» از شاهکارهای شعر تعلیمی صوفیه به شمار میرود. این منظومه به دلیل جامعیت و ظرافتی که دارد، همواره مورد توجه عرفا و حکمای دورههای بعد بوده است و بر آن شرحها نوشته شدهاند. دکتر موحد در این کتاب میکوشد با استفاده از همه آثار موجود شبستری و مقایسه آنها با یکدیگر، زندگانی و آراء و عقاید شیخ را بررسی و تحلیل نماید.
با وجود اینکه سلطان ولد فرزند مولانا و تربیت شده و جانشین او بوده و آثارش در خور مطالعه است اما از حد خانقاه فراتر نرفته و تا امروز هم گمنام مانده است. وی در نظم و نثر به شیوه پدر سخن می گفته است. به جز دیوان اشعار، سه مثنوی ولدنامه و رباب نامه در دو مجلد و اثر منثور معارف بهاء ولد از او به جا مانده است. طریقه مولوی از میان طرق دیگر صوفیه از شهرت بیشتری در اروپا برخوردار است و به ایشان «درویشان چرخ زن» یا «درویشان رقصنده» گفته اند. دیوان اشعار سلطان ولد یکبار در سال 1358 ق در ترکیه از روی نسخ قدیمی و معتبر چاپ شد. این دیوان شامل حدود 13 هزار بیت به سه زبان فارسی، ترکی و عربی است و دکتر اصغر ربانی در سال 1338 آن را تصحیح کرده و دکتر نفیسی مقدمه ای بر آن نگاشته است.