مولانا وجیهالدین عبدالله بن محمد لسانی شیرازی(تبریزی) از شاعران پارسیگوی سده ی دهم قمری است. او در شیراز متولد شده و در بغداد و دارالسلطنه تبریز و بدین جهت جمعی وی را تبریزی میدانند. لسانی یکی از شاعران بزرگ و صاحبسبک فارسی سده ی دهم بود. وی از نخستین شاعران سبک هندی است. همچنین گفته میشود کاملترین و زیباترین شهرآشوب زبان فارسی را سرودهاست و در طرح دوباره این قالب نقش اساسی داشته طوری که سرودن ترکیببند یا بندهای کوتاه را نخستین بار به او نسبت دادهاند. تاریخ وفات او سال ۹۴۰ یا ۹۴۱ هجری قمری و محل دفن او مقبرةالشعرای تبریز است. کتاب حاضر مجموعه ای است شامل تعدادی از شهرآشوب های این شاعر که در مضامین مختلف و متعدد، با ذوقی سرشار، درباره ی صنوف و پیشه های گوناگون سروده است. بخشی از ابیات در توصیف اصفهان و نیز پیشه ها و شغل های این شهر است. این کتاب به اهتمام سید علی رضا مجتهدزاده توسط دانشگاه مشهد در سال 1345 و در شهر مشهد منتشر شده است.
سالهای سال است ایرانیان، پیرو جوان و خرد و کلان هر آنگاه که مشکلی یا غمی دارند، عزیزی در سفر، امر خیری در پیش یا قصد انجام کاری، از دیوان حافظ استشاره میکنند و بدان تفال میزنند.متاسفانه در بین عامه مردم و گاه در میان دانش آموزان و دانشجویان چه بسیار بوده و هستند که حافظ را میخوانند، ولی در فهم پاره ای کلمات و مفاهیم آن در می مانند و منبعی که آنان را در حل مشکل یاری کند وجود ندارد و برای همگان هم امکان دسترسی به مآخذ گوناگون و عمده یا مراجعه به حافظ شناسان و حافظ فهمان نیست و جای فرهنگی اختصاصی که بتواند مددکار این خوانندگان باشد خالی بود. کتاب حاضر به همت و کوشش شخصی تهیه شده که به قول خود، از اوان کودکی و نوجوانی با قرآن و بوستان سعدی و دیوان حافظ آشنا و مانوس بوده است و طی مراجعه به ماخذ گوناگون و مسافرت به بلاد مختلف و مطالعه در آثار فرهنگی و اسلامی، حاصل یادداشتهای خود را در اختیار خوانندگان قرار داده است.
این کتاب ، رساله دکتری آقای شرف عالَم بوده است که در سال 1970 از «دانشگاه پَتنا» در هندوستان به راهنمایی دکتر سید حسن عسکری دفاع شد. در کتاب هجونویسی در شعر کلاسیک و معاصر بررسی شده است.
درباره نام شهر «بغداد» و اینکه ریشه آن چیست، بین پژوهشگران اختلاف واقع شده است. استاد یوسف غنیمه اعتقاد دارد که نام بغداد از لحاظ ریشه و معنی آرامی است و از دو کلمه مرکب شده است. نویسنده این نوشتار ابتدا این قول را رد کرده و سپس به ریشهشناسی این کلمه پرداخته است.
خواجه شمسالدین عبدالله بیانی ملقب به مروارید فرزند خواجه فاضل دستور اعظم خواجه شمسالملة والد بن محمد مروارید کرمانی است. وی در زمان یکی از سلاطین تیموری به ضبط و ریاست قطیف بحرین فرستاده شد و بعد از معاودت دری چند آبدار به رسم تحفه برای آن آورده بودند؛ از این جهت ملقب به مروارید گردید. از نتایج طبع وقاد او دیوان قصاید و غزلیات و رباعیات موسوم به مونس الاحباب، تاریخ شاهی و منشآت در میان و تاریخ منظوم و خسرو و شیرین به واسطه عدم اتمام متداول نشد. وفاتش در هند سنه 948 واقع شد. اشعار خواجه شهابالدین عبدالله مروارید از جنگ خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران از کتب اهدائی سیدمحمد مشکوة استاد دانشگاه رونویسی شده است.