اُکتاویو پاز لوزانو(به انگلیسی: Octavio Paz Lozano) شاعر، نویسنده، دیپلمات و منتقد مکزیکی است. اوکتاویو پاز در سال ۱۹۱۴م. در مکزیکوسیتی چشم به جهان گشود. در سال ۱۹۸۱ مهمترین جایزه ادبی اسپانیا یعنی جایزه سروانتس نصیب او شد و سرانجام در سال ۱۹۹۰ جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرد. پاز در سال ۱۹۹۸ بر اثر بیماری سرطان درگذشت. و اما مترجم کتاب؛ علی اکبر فرهنگی، استاد دانشگاه، در سال ۱۳۲۲ه.ش. در طالقان متولد شد. وی از آغاز جوانی به مطالعه و تحصیل در رشتههای گوناگون پرداخت، از دانش و ادبیات تا علوم دینی و سپس زبان انگلیسی، مدیریت، جامعهشناسی، اقتصاد و ارتباطات را مطالعه و تحصیل کرده است. کتاب حاضر ترجمه ی 38 شعر از اکتاویو پاز است. فرهنگی مقدمه ای رسا و روان بر کتاب نگاشته است. این کتاب در سال 1371 با ترجمه ی دکتر علی اکبر فرهنگی توسط انتشارات برگ در تهران و در 5500 شمارگان منتشر شده است.
اکتاویو پاز شاعر، مقالهنویس، سیاستمدار، مباحثهگر سیاسی، سردبیر، مترجم و متفکر بزرگ مکزیکی طی پنجاه سال فعالیت ادبی و فرهنگی و اجتماعی خویش درهای مدرنیته را به روی زبان اسپانیایی گشود؛ او نقشی مهم در رساندن فرهنگ آمریکای لاتین به سطحی جهانی داشت و بهشایستگی در سال 1990 برنده جایزه نوبل شد. این کتاب که میتواند گشاینده باب آشنایی با او باشد، از دو بخش تشکیل شده است؛ بخش نخست زندگینامه ادبی فشردهای از اوست که فعالیتهای عمده فرهنگی پنجاهساله او و چگونگی شکلگیری مهمترین آثارش را گزارش میدهد. در بخش دوم شعرهایی از او از یک متن دوزبانه انگلیسی ـ اسپانیولی برگزیده و به فارسی ترجمه شدهاند.
هیچیک از شاعران معاصر اسپانیا شهرت جهانی لورکا را به دست نیاوردهاند. پیش از این در سالهای پیش از نبرد جهانی دوم، ترجمه آثارش بهویژه در انگلستان و آمریکا وی را نامآور کرد. شاید شهرت جهانیاش را در بیرون از مرزهای اسپانیا بتوان تا اندازهای به چگونگی غمانگیز و غیرطبیعی مرگ وی در جنگ داخلی اسپانیا نسبت داد. اما گذشت سالها ثابت کرد که بخش عمده این شهرت بر بنیاد مطمئنتری قرار دارد تا احساسات محض. این کتاب همراه با مقاله او درباره دویندی که پیوست این کتاب است، دربردارنده اشعار مهم لورکاست.
ارتباطات گسترده در شاهنامه ايجاب ميکند از وجوه گوناگون به آن نگاه کنيم. تراژدي با توجه به تعريف آن که مرگ انسان ايدهآل و نيک و مثبت داستان است که از به روزي به تيرهروزي ميافتد، اين سوال را در ذهن ميآورد که ارتباطات انساني چگونه پيش ميرود که مرگ اين انسان را موجب ميشود. از آن جايي که در سرزمين آرماني ايران ارتباطات بر مبناي خرد شکل ميگيرد پس چگونه است که تراژديها بوقوع ميپيوندند. در اين مقاله با توجه به نظريههاي مختلف ارتباطي و مولفههاي ارتباط انساني تراژدي سياوش بررسي ميشود و به اين سوال پاسخ ميدهد که غير از ارتباطات انساني چه عواملي ديگر در شکلگيري تراژدي موثر است. در اين مقاله پژوهشگر به اين نتيجه دست مييابد که غير از خرد عواملي ديگر نيز در شکلدهندگي ارتباطات انساني موثر است. عواملي که ارتباط را ميتواند به سمت تعاملي يا تقابلي پيش ببرد و پله پله قطعههاي يک تراژدي را تکميل کند. روش پژوهش اسنادي و تحليل محتواي کيفي و کمي است و جامعه آماري 1423بيت داستان سياوش از شاهنامهجويني در نظر گرفته شده است.
هدف اين مقاله بررسي ابياتي از اشعار مولانا در مثنوي معنوي است كه مربوط به حركات و حالات و اشارات و نگاه مولانا به چگونگي انتقال پيام از طريق حركات و اشارات است. بسياري از ابيات كه به ارتباط انساني از طريق حركات و اشارات ربط داشته در اين مقاله دستهبندي شده است. علاوه بر آن، براي آنكه نگاه مولانا به زبان بدن را صرفا به مثنوي محدود نكرده باشيم، از ابياتي ديگر از اشعارش بهره بردهايم. همچنين از اشعار شاعران ديگر كه مربوط به موضوع است و يا قصص قرآن كه مولانا به آن اشاره دارد، استفاده شده است. از آنجا كه بخشي زياد از ارتباط انساني به زبان بدن اختصاص دارد و از سوي ديگر ارتباط نزديك روان آدمي با حركات و اشارات صادر شده از وي و نيمهآگاهانه بودن آن، زباني صادقانهتر است، توجه مولانا به اين بخش از ارتباط بررسي شده است. از بررسيهاي انجام شده و كنكاش در ابيات مربوط به موضوع در مثنوي، به اعتقاد و باور مولانا به زبان بدن دست يافتهايم و اينكه او زبان بدن را صادقانهتر از زبان كلامي (verbal communication) ميداند.