حكومت آل بويه در 322 هـ. پس از تصرف شيراز به دست علي بن بويه فرزند ارشد بويه، اعلان موجوديت كرد. فرزندان بويه توانستند به سرعت، متصرفات خويش را گسترش داده و تسلط خود را بر ايران و عراق تحكيم بخشند. از آنجايي كه خاندان بويه داراي مذهب شيعه بودند، منشا تحولات عظيمي در راستاي شيعه شدند. علاقه پادشاهان بويهي به فرهنگ و ادب موجب شد تا آنان اقدامات شايستهاي از جمله؛ حمايت از شاعران و دانشمندان و انتخاب برترين نويسندگان براي تصدي پستهاي حكومتي از خود نشان دهند. وزيران آل بويه نيز كه خود از برجستهترين شخصيتهاي ادبي زمان به شمار ميآمدند، توانستند با تلاشهاي خود، نثر عربي را متحول ساخته و به نقطه اوج شكوفايي برسانند. آنان با تشكيل مجالس ادبي و علمي و نيز با تشويق و حمايت از شاعران و گردآوري آنها در كاخهاي خود، جاني دوباره به كالبد شعر عربي بخشيده و موجب رونق و نشاط هرچه بيشترآن شدند.
مندرجات این کتاب را به طور کلی میتوان به دو قسمت کرد: چگونگی فرمانروایی عضدالدوله دیلمی و امتیازات و ویژگیهای این پادشاه بزرگ؛ در این قسمت نخست درباره دیلمیان و کیفیت روی کارآمدن آل بویه به اختصار سخن گفته شده و سپس فرمانروایی عضدالدوله و امتیازات او مورد بررسی قرار گرفته است. عضدالدوله چه از نظر وسعت مملکت و چه از لحاظ درایت و حسن تدبیر و علاقه به آبادانی و پیشرفت نواحی قلمرو خود، همچنین از حیث معلومات وسیع و متنوع و از جهت علاقه به علم و علما و نیز به واسطه صفات و خصال عالی و انسانی از پادشاهان ممتاز ایران است. بخش دوم تحقیقی مختصر درباره اوضاع اجتماعی و اداری و آداب و رسوم معمول در ایران در قرن چهارم هجری مقارن با سلطنت آل بویه و فرمانروایی عضدالدوله است.
نویسنده در مورد این کتاب اینگونه میگوید: در سالهای اختناق و توقیف نوشتهها نویسنده هرچه دقت می کرد طوری مطلب بنویسد که به سانسور گرفتار نشود معذلک بیخطر هم نمیگذشت، از سالها پیش بصورت داستاننویسی بسیاری از مطالب را مینوشتم و پس از آنکه در جرائد آن روز مانند نشریات انجمن تبلیغات اسلامی منتشر میگشت، مستقلا هم به چاپ میرسید. و نخستین کتاب داستانهای اسلامی نویسنده به عنوان "شگفتیها از تاریخ اسلام و جهان" مکرر به چاپ رسید ولی دیگر از جلدهای بعدی خبری نشد. گرچه این چند داستان بایستی جلد سوم میگشت، اما چون جلد دوم که شامل داستانهای جالب و کمنظیر بود معلوم نیست دیگر به دستم برسد یا توفیق گردآوری آنرا از متون مختلف پیدا کنم. این مختصر را بنام جلد دوم تقدیم میدارم.
عصر ما، عصر سیطره دغذغههای ذهنی بر روان انسان است که منجر به ایجاد انفعال و بروز حالات عاطفی گوناگونی از قبیل یأس و امید، مهر و کین، شادی و اندوه و شگفتی شده است. به همان اندازه که شخصیت انسانها با یکدیگر تفاوت دارد، کیفیت بروز این عواطف نیز متفاوت است. این حالات که بیانگر ویژگیهای درونی و روانی شخص است در شعر و ادبیات به طرز نمایانتری انعکاس یافته است. از این رو شعر شاملو و ماغوط، که یکی در ایران و دیگری در سوریه به عنوان سرآمدان شعر سپید یا منثور شناخته شدهاند مملو از فضاهایی است که زمینههای عاطفی و روانشناختی آثار این دو را تشکیل داده است. شعر این دو شاعر را میتوان به جهت نگرش فکری، گونه ادبی و سبک نگارش مورد بررسی و تطبیق قرار داد. این مقاله ضمن بررسی زمینههای عاطفی مشترک اشعار این دو شاعر، به این نتیجه نایل شده است که موضوعاتی نظیر عشق و زن، تنهایی و غربت، یأس و امید، مرگ و اندوه محور تفکرات و سرودههای عاطفی آنان بوده است.