مهرپرستي از آيين‌هاي کهني است که هزاران سال پيش در ايران و هند و رم رايج بوده و در راس اين آيين، ايزدي به نام «مهر» قرار داشته است. با توجه به اينکه مهر، روزگاري بزرگ‌ترين ايزد بوده است، مي‌توان گفت که ايزدان همراه او، يعني ماه، ناهيد، خورشيد، باد و ايزداني نظري سروش و رشن (ايزد دادگري)، تحت فرمان «مهر» آفرينش را پاسباني مي‌کرده و از شمار ياران او محسوب مي‌شده‌اند. به تعبيري ديگر اثربخشي آنها زماني معنا مي‌يافته است که در کنار «مهر» و نه مستقل از او مطرح باشند. در اين ميان خورشيد از ديرباز در کنار «ايزدمهر» مطرح بوده است و با توجه به پرستش آن دو از سوي اقوام ايراني و غيرايراني و با توجه به هم نامي و داشتن ويژگي‌هاي مشترک، به مرور زمان يکسان شمرده شده‌اند و بدين‌گونه خورشيدپرستي مترادف مهرپرستي دانسته شده اشت. از آنجا که در ريگ ودا، اوستا و ساير متون مذهبي کهن، «مهر» و خورشيد جداي از هم مطرح شده‌اند، مي‌توان به روشني دريافت که در اصل يکي نبوده. در اين جستار برآنيم تار اين موضع را بررسي کنيم و به جايگاه و نقش «مهر» و خورشيد در منظومه‌هاي حماسي ملي بپردازيم و نشان دهيم که در بسياري از موارد خورشيد در معناي «ايزدمهر» به کار رفته و ويژگي‌هاي اور را دارا شده است.

منابع مشابه بیشتر ...

5778416e37015.PNG

بررسی نقش پادافره پیمان‌شکنی در ماجرای مرگ اسفندیار

مهدخت پورخالقی, لیلا حق‌پرست

این پژوهش به بررسی تأثیر عاملی ناگفته در مرگ اسفندیار می‌پردازد که تاکنون به آن توجه نشده است. بر این اساس، به این سؤال پاسخ داده می‌شود که تقدیر چگونه با پشتوانه ایزد مهر در تعیین سرنوشت اسفندیار ایفای نقش می‌کند. یکی از خویشکاری‌های ایزد مهر نگاه بانی از پیمان‌هاست و او کسانی را که به عهدهای خود وفا نمی‌کنند، به سختی مجازات می‌کند. گشتاسب نیز که پیوسته بر سر اعطای تاج و تخت به اسفندیار، با او پیمان‌های بی اساس می‌بندد، شایسته این پادافره است که طبق متن مهریشت، ایزد مهر فرزند برومند و جوانش را از وی بستانْد. به همین دلیل است که میان رستم و اسفندیار نبردی درمی‌گیرد و رستم به ناگزیرِ تقدیر، دست به خون اسفندیار می‌آلاید.

571a728b9bd4d.PNG

نمودهاي سودمند کهن‌الگوي آنيموس در ادب پارسي

جعفر عشقی, شکرالله پورالخاص

همه ما از نظر زيست‌شناختي، به ميزان چشمگيري ظرفيت‌هاي جنس ديگر را داريم؛ از اين‌رو، واجد صفات مردانه و زنانه به طور توام هستيم. اما فشارهاي اجتماعي به تفاوت‌هاي جنسي جنبه اغراق‌آميز مي‌دهد: زنان را مجبور مي‌کند وجه زنانه خود را رشد بيشتري دهند و مردان را وادار به تاکيد بيشتر بر طبيعت مردانه خود مي‌کند. نتيجه آنکه «جنبه ديگر»، واپس زده و ضعيف مي‌شود. با وجود اين، «زن درون» يا آنيما در مردان و «مرد درون» يا آنيموس در زنان، به صورت‌هاي گوناگون، از جمله روياها، خيال‌پردازي‌ها، اساطير، ادبيات و ... ظاهر مي‌شود. در اين مقاله، دو نمود سودمند آنيموس، يعني «معشوق (مرد آرماني)» و «همراه دروني»، با نمونه‌ها و مثال‌هاي مختلف، در ادبيات و فرهنگ ايراني تحليل شده است و اين نتيجه حاصل شده است که حداقل يکي از نمودهاي آنيموس در ناخودآگاه زن ايراني از پروتوتايپ واحدي نشات مي‌گيرد و اين پروتوتايپ، به احتمال زياد، ايزد مهر است.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

57bd2e84a397c.PNG

نگاهي ديگر به داستان گم‌شدن تازيانه بهرام

حمید جعفری قریه علی

توتميسم که نوعي اعتقاد به ارواح بود، براي انسان ابتدايي پناهگاهي اعتقادي شمرده مي‌شد که مي‌توانست از طريق آن با عوالم فراسويي ارتباط برقرار کند. اين نوع اعتقادات در آثار حماسي بازتابي گسترده داشته است که مي‌توان با شناخت آنها راهي نو در مسير درک درست‌تر از اسطوره‌هاي کهن قوم ايراني نشان داد. در اين ميان داستان گم‌شدن تازيانه بهرام در شاهنامه، داستاني شگرف و درخور توجه است. به پندار نگارنده، تازيانه که به طور معمول در ميدان مبارزه به کار گرفته مي‌شد و در ضمن وسيله‌اي براي مجازات گناهکاران بود، بر اساس اعتقادات ايرانيان، تقدس ويژه‌اي داشته است. نگارنده در اين جستار برآن است که داستان گم شدن تازيانه بهرام را از ديدگاه اعتقادي توتميسم بررسي کند و نشان دهد که تازيانه بهرام بخشي از اعتقادات وي بوده و او درواقع براي حفظ اين اعتقادات، جان خويش بر کف نهاده و براي بازيافتن آن به ميدان رزم بازگشته است.

فرهنگ و تمدن/اسطوره و فرهنگ
مقاله
576aff97ec631.PNG

هفت کاخ کاووس و نردبان آيين مهري

حمید جعفری قریه علی

عناصر سپهري در انديشه اقوام ايراني، جايگاهي ويژه داشته‌اند و اين عناصر در آيين‌هاي پيشين ايراني از جمله آيين مهر، مقدس شمرده مي‌شده‌اند. مهري دينان بر آن بوده‌اند که ارواح از جايگاه آسماني به زمين فرود آمده‌اند و در کالبدها جاي گرفته‌اند. اين ارواح براي پاک‌شدن و بازگشتن به آسمان بايد از هفت مرحله بگذرند. در اسرار مهري از نردبان آييني هفت پله‌اي ياد شده است که نماد طبقات آسمان است و راه‌هاي رسيدن به جايگاه برتر را نشان مي‌دهد. در شاهنامه آمده است که کاووس در البرزکوه هفت خانه از زر، سيم، آبگينه و سنگ خارا مي‌سازد و در اين جستار نشان داده شده است که اين هفت کاخ، يادآور نردبان آييني مهري دينان است و به گونه‌اي ريشه در اعتقادات يزدان‌شناسي و ادامه جوهره زندگي در جهاني ديگر دارد.

فرهنگ و تمدن/ادیان و آئین فرهنگ و تمدن/اسطوره و فرهنگ
مقاله