روزنامه «طوفان» فرخي يزدي به مدت هشت سال از سال 1300 تا 1307 ش. منتشر ميشد و فرخي، خود بسياري از سرمقالات و بعضي از مقالاتات را مينوشت و بيشتر از نظر سبک انتقادي، گرايشهاي سياسي و پيام رساني در نثر مشروطيت اهميت داشت و طبعا شيوه نگارش و جنبه ادبي آن در درجه دوم اهميت قرار ميگرفت. نثر فرخي يزدي را به سه نوع ميتوان تقسيم کرد: نثر روزنامهاي، نثر توصيفي، ادبي و نثر منشيانه، اما نثر غالب وي همان نثر روزنامهاي (انتقادي، خطابي) است، که هر چند بيشتر تحت تاثير نثر روزنامهنگاري مشروطيت به ويژه روزنامهنويسي دهخدا بوده، به لحاظ امتيازات روزنامهنگاري و مختصات مقالهنويسي قابل توجه و بررسي است و در اين مقاله سعي ميشود به شاخصههاي مقالهنويسي، انواع نثر ويژگيهاي سبکي نثر فرخي پرداخته شود.
فرخي يزدي (1318-1267ش) از شاعراني است كه در كنار شعر سرودن به روزنامهنگاري روي آورد، بخشي از مقالات روزنامه طوفان كه فرخي يزدي ناشر آن بود به قلم اوست، در نثر فرخي يزدي آنچه بيشتر مورد نظر نويسنده است رساندن پيام سياسي و اجتماعي خود به خواننده است و طبعا چگونگي نگارش نثر در مرحله بعد قرار ميگيرد. با آنكه توقع خواننده از شاعران نثرنويس آن است كه نثري شاعرانه داشته باشند اما در نثر مقالات فرخي يزدي اين ويژگي كمتر ديده ميشود حتي با آنكه فرخي يزدي ديوانهاي شعر گذشتگان را از نظر گذرانده استشهاد به شعر شاعران كمتر در نثر او به چشم ميخورد. نثر فرخي در مقالات او غالبا به خطابهاي مكتوب شباهت پيدا ميكند و لحن خطايي و آتشين آن باعث شده كه زبان اين گونه مقالات به زبان گفتگو نزديك شود و از اين دهگذر اشكالاتي كه مخل فصاحت نثر است در كلام او راه يابد. عناويني كه فرخي يزدي براي مقالات خود انتخاب ميكند نيز غالبا برگرفته از ضرب المثلهاي مردم و زبان گفتگوي آنهاست، برخي از اين ويژگيها در نثر شاعر همعصر فرخي يزدي يعني ميرزاده عشقي (1303-1272 ش) نيز ديده ميشود كه در اين مقاله به آن نيز اجمالا اشاره ميگردد.
در این جستار، با تجزیه و تحلیل ابیات شش دفتر مثنوی و نیز با بهره جستن از دیدگاههای صاحب نظران و منتقدان، کوشش میشود، ضمن اشاره به دیدگاههای فلسفی، دینی و علمی درباره اعداد و نقش عدد هفت و چهل در ادبیّات فارسی، ابتدا کاربرد معنایی و ادبی اعداد هفت و چهل در مثنوی تحلیل، بررسی و ارزیابی و سپس بسامدهای آنها به صورت کمّی ارائه شود. اعداد هفت و چهل، متناسب با موضوع، در مفاهیم قلّّت،کثرت و مساوات در مثنوی به کار میروند. در بسیاری از موارد نیز به تناسب موضوع، از هردو عدد برای بیان مفاهیم عرفانی و خلق صورخیال و آرایههای ادبی استفاده میشود.
يكي از ابعاد مهم عصر مشروطه، پيدايش ادبيات سياسي و شعر مردميست. شاعران فراواني در مقابل گروه اندكي كه هنوز شعر بازگشتي ميسرودند، به زبان مردم و براي آنان شعر سرودند و هم آوا با مشروطهخواهان، فرياد آزادي و نفرت از بيگانه و هرآن چه نابرابريست را، سر دادند. در اين ميان، اشرفالدين حسيني قزويني (1247-1313ش.)، معروف به «نسيم شمال»، زبان مردم كوچه و بازار، لحن عاميانه، طنزآميز و بيپروا را در اشعار خود به كار گرفت، او در مجموعهاي به نام گلزار ادبي، به كودكان در جايگاه بخش مهمي از مخاطبان خود نگريست و اشعاري به زبان آنان و براي آنان گفت. اين مجموعه شامل سي وسه قطعه شعر با فرم مثنوي به زباني دلنشين و لحني طنزآميز است. ازاينرو، نسيم شمال را ميتوان يكي از بنيانگذاران شعركودكان به شمار آورد. او از جمله شاعرانيست كه در مبارزه با جهل و استبداد و استعمار روس و انگليس و نيز بيداري افكار عمومي، در راستاي طرد هرگونه ظلم و تعدي، نقش بسزايي داشته است. دشمنان ملت از ديدگاه او، خرافه و جهل، بيگانگان، حكام زر و زور و تزوير داخلياند. در اين مقاله كوشش ميشود به تجزيه وتحليل ديوان، بهويژه اشعار كودكانه (كودك مخاطب و كودك پسند) نسيم شمال و بيان نمونههايي به بررسي چگونگي تصويرسازي وي از دشمنان پرداخته شود.