حکیم خاقانی شروانی ضمن قصیده خود در مدح رکنالدین خویی قاضی خوی و رکنالدین عالم ری، این دو شهر را کنار هم ستوده و آن دو را قبله زایران شمرده است، سالها این شهر سرسبز و زرخیز و دارالصفای دوستداشتنی «تنها شهری از آذربایجان که منابع آشوری در حدود سده هشتم قبل از میلاد از آن نام آمده است». در روزگار کهن با قرار گرفتن در روی جاده ابریشم و در قرنهای اخیر در امتداد دو شاهراه تجارتی «طرابوزان ـ تبریز» و «تفلیس ـ جلفا» از دیرباز محل رفت و آمد و توقف مسافران بیشمار بوده است.
از گذشتههای بسیار دور، سیروسفر یکی از برنامههای مورد علاقه انسانها بوده و عده زیادی راهی سفرهای طولانی و پرفراز و نشیب شدهاند. صرف نظر از انگیزه این مسافرتها، سیاحان از دیدهها و شنیدههای خود مطالب جالبی گردآوری و تدوین کردهاند که میتواند در جای خود جالب و خواندنی باشد. نویسنده در این کتاب با نگرش بر تعدادی از این سفرنامهها، به جمعآوری و تدوین بخشهای جالبی از چند سفرنامه پرداخته و آنها را در این مجموعه گردآوری کرده است. این مجموعه شامل سفرنامههای ابن فضلان، ابودلف، برادران شرلی، آلکس بارنز و مادام کارلا سرنا میباشد.
در این کتاب مطالب زبده 33 سفرنامه درباره لرستان به قلم مؤلف که خود اهل لرستان است، تحلیل و تفسیر شده است. ترتیب بررسی سفرنامهها چنان است که چهره اجتماعی این خطه را در طول 200 سال گذشته برای خواننده کاملا روشن میکند و نقش طایفهها را در سرنوشت سیاسی لرستان به خوبی روشن میکند.
منشات یک واژه عربی به معنی نوشتههای دبیرانه است. در حقیقت فن و هنر نویسندگی است که در گذشته به آت ترسّل و امروزه به آن نامه نگاری میگویند. دامنه و دایره اشتمال واژه ترسّل بعنوان یک صناعت آن چنان فراخ و گسترده است که در تشکیلات اداری و دیوانی ارزش و اهمیت فوق العاده داشته است. میتوان گفت ترسّلات اعم از سلطانیات و یا اخوانیات از جنبههای ادبی و زبانشناختی، فن کتابت و روش نویسندگی، اسناد و مکاتبات تاریخی از شاهکارهای ادبی هستند. هر چند نشانههای نویسندگی در ایران به ششصد سال قبل از میلاد مسیح در فرس هخامنشی نمایان میشود ولی تدوین منشات فارسی از دوره غزنویان آغاز گردیده، در دوره سلجوقیان به کمال خود رسیده است. در دوره صفوفیان با فراتر رفتن از مرزهای ملی در کشورهای هند و آسیای صغیر جایگاه خود را محکم نموده، در زمان قاجاریه نیز در فرمانها، عقد نامهها و مکاتیب به افراط گراییده است. شاید اگر کوششهای قائم مقام و امیر نظام گروسی و ... نمیبود این کار در حفظ اعتدال به نتیجه مطلوب نمیرسید. در این عرصه یکی از قلم فرسایان بزرگ میرزا مهدی بن محمد نصیر منشی مبرز دربار ناصر الدین شاه و محمد شاه قاجار است که در فن انشا و حسن خط نام آور بوده است. منشی خویی در نسخه خطی «ترسل» با پنج باب در گلشنی که با نظم و نثر در فن منشیانه آفریده است به رنگ و بویی دگر قریحه نفیس خود نشان داده است. پزوهش حاضر حاصل بررسی این نسخه ارزشمند است. لازم به ذکر است علامت اختصاری بکار رفته در متن (ت) نشانه نسخه خطی ترسل میباشد.
ادبیات تطبیقی، پنجرهای گشودهشده به دنیای یکرنگیها است که علیرغم فواصل زمانی و بعد مکانی، وجوه مشترک اندیشههای عرصه فرهنگ و ادب، شعر و عرفان، ... در آن رخ مینمایاند و حقیقت حال انسانها را در چهره بزرگان عاشق متجلی میسازد. مولانا جلالالدین محمد که به نوشته «نیکلسون»، عرفان، سرچشمه الهام او است و «آربری» وی را عظیمترین شاعر عارف تاریخ دانسته و استاد فروزانفر او را معدن حقایق و سرچشمه فیاض معرفت خوانده است (یوسفی، 1370: 209)، آوای دل بر جهان انداخته و قرنها است که ابنای بشر را مجذوب خود ساخته است. از آن طرف، پائولو کوئیلو (متولد 1947، برزیل) به عنوان اندیشمندی که فراز و نشیب زندگیاش از سیروسلوک عرفانی گذشته و با رنگ و لعاب معرفتی شرقی، به ویژه نسیم مثنوی مولانا، نکهتافزا شده، چهره ماندگار یافته است. در این مقاله، نگارنده بر آن است که تجلی و تلاقی هفت شهر عشق را در اندیشههای این دو عاشق عارف آشکار سازد و با چشماندازی از پیوستگی در سرچشمه اندیشههای آسمانی و روح خداشناسی به صورت تطبیقی در عرفان شرق و غرب، جایگاه ادب ایرانی را در فراسوی مرزها ترسیم کند.