بحث اصلي اين مقاله تحليل گفتمان محققان و پژوهشگران زمينه نقد ترجمه به منظور کشف مباني و منابع آموزشي و يادگيري، تعيين معيارها و ملاکهاي نقد ترجمه، و تشخيص نوع، کيفيت، و چگونگي همکنشي بين متغيرها در عرصه نقد ترجمه است. اين مقاله با نگرشي تحليلي، توصيفي، و تطبيقي ديدگاههاي زبانشناسان، ترجمهشناسان، و مترجمان را تجزيه و تحليل کرده است. نتيجه نشان ميدهد که %62.7 مباني فکري و منابع آموزش و يادگيري محققان در مطالعات انتقادي ترجمه را بررسي و توصيف خود فرايند ترجمه تشکيل ميدهد. اين نکته مبين رابطه مثبت بين رويکردهاي نقد ترجمه و مباني علم آزمون سازي است. 39.5% محققان ابعاد گوناگون تحليل را مورد توجه قرار دادهاند که در آن همکنشي بين متغيرها تجزيه و تحليل ميگردد. 69.7% محققان بر اين باورند که فرايند نقد ترجمه داراي معيارها و ملاکهايي است که ميان آنها و زبان، ادبيات، فرهنگ، و علوم گوناگون رابطه معناداري وجود دارد. به نظر همه محققان، نقد ترجمه ماهيتي پژوهشي دارد و ميتواند آثار مختلفي بر ابعاد گوناگون نظام تربيت مترجم داشته باشد. لازمه چنين رويکردي بازنگري و تحول در زمينههاي تهيه و تدوين مطالب درسي، آموزش، و روشهاي آزمون ترجمه ميباشد و روشهاي سنتي ديگر پاسخگوي نيازهاي رشته تربيت مترجم در عصر فناوري اطلاعات و ارتباطات نيست. با توجه به اين که در رشتههاي مرتبط از جمله آموزش زبان و زبانشناسي تحقيقات گسترده و نظاممندي صورت گرفته است، ميتوان اصول و مباني آنها را مطالعه کرد و اشتراکات را اقتباس نمود و با اتخاذ روشهاي خلاق، نظام آموزشي مدون تربيت مترجم را ارايه کرد. به خاطر اين که در آن حوزهها در طول سالها تحقيقات فراواني انجام گرفته است و ترجمهشناسان ميتوانند با تجزيه و تحليل آنها رسيدن به هدف در ابعاد گوناگون را تسهيل نمايند.
نمایشنامه «ویلهلم تل» به قلم شیلر که از تاریخ و افسانههای سوئیس مایه گرفته و شاهکار اواخر عمر نویسنده و مشهورترین اثر اوست. در این نمایشنامه، شیلر نکات مهم تاریخ را با زندگانی ساده و بیآلایش روستائیان درآمیخته و یک موضوع سیاسی را بدون اینکه در شخصییت و حیات حقیقی دخالتکنندگان آن تغییری دهد، به انجام میرساند. این نمایشنامه توسط محمدعلی جمالزاده به فارسی ترجمه شده که این کتاب نقد و بررسی ترجمه جمالزاده میباشد.
کلیمانجارو کوه برفبسری است به بلندی 19710 پا و گویند که بلندترین کوه آفریقاست؛ قله غربی آن را ماسای نگاژه (خانه خدا) نامند. در نزدیکی قله غربی آن، لاشه خشکیده و یخزده پلنگی یافتهاند؛ اما کسی نمیداند که پلنگ در آن ارتفاع چه میجسته است. این داستان به فارسی ترجمه شده که در این نوشتار نقد این کتاب در دسترس خواننده قرار میگیرد. در نقد این کتاب اشتباهات و سهوها در سه عنوان کلی واژگان، ساختمان (نحو) و سبک بررسی شده است.
هدف اساسي فناوري آموزشي تسهيل، توسعه و تقويت فرايند آموزش و يادگيري است. فناوري آموزش و يادگيري زبان يكي از دستاوردهاي فناوري اطلاعات و ارتباطات در گستره علوم انساني است كه چارچوب نظري و اصول خاص خود را دارد. اين فناوري، ماهيتي چند بعدي و ميان رشتهاي دارد كه در نتيجه تحقيقات در اصول و مباني نظري و عملي گسترههاي زبانشناسي كاربردي، زبانشناسي رايانهاي و دانش استفاده بهينه فناوري به وجود آمده است. اين مقاله با رويكردي تحليلي، توصيفي، و تطبيقي، تاثير فناوري اطلاعات و ارتباطات بر آموزش زبان را بررسي ميكند. در اين زمينه مراحل مختلف الگوهاي آموزش زبان، مديريت كلاس، مسووليت استاد، منابع آموزشي و يادگيري و تهيه و تاليف كتابهاي درسي مطالعه گرديده است. نتيجه تحقيق نشان ميدهد كه نقاط مشترك زيادي بين الگوهاي آموزش زبان و الگوهاي فناوري آموزش و يادگيري زبان وجود دارد. به يمن معرفي و ورود فناوري اطلاعات و ارتباطات در اين حوزه، مديريت كلاس به كل متحول شده و با رويكردي پژوهش محور و دانشجو محور انجام میپذيرد. مسووليت مدرس نيز انباشت و انتقال اطلاعات نيست، بلكه مسووليتهاي گوناگوني بر عهده ميگيرد و بايد فردي چند مهارتي باشد. الگوي بسته، محدود و متمركز منابع آموزشي و يادگيري سنتي هم به الگويي باز، غير متمركز، نامحدود، و بري از محدوديتهاي زمان و مكان تبديل ميشود و نتايج بسيار راهبردي براي نظام آموزش و يادگيري زبان را به ارمغان ميآورد. مطالب درسي برگرفته از فناوري، ماهيتي چند بعدي و حركتي داشته و طراحان آن رويكردي فرايند ـ محور دارند نه محتوا ـ محور.
اين پژوهش ديدگاههاي پژوهشگران در گسترههاي ادبيات، زبانشناسي، و آموزش زبان در باره هم کنشي ادبي با گفتمان انساني را با رويکردي توصيفي، تحليلي، و تطبيقي تجزيه و تحليل کرده است. براي رسيدن به اين هدف متغيرهاي تجربه گفتمان، آثار آموزشي و پژوهشي گفتمان جامع اجتماعي ادبيات، شناخت انسان، منظورشناسي در چارچوب ادبيات و بينامتني مطالعه شدهاند. به کمک کشف الگوهاي گفتماني و منظورشناختي مختلف، استنباط آموزشي و پژوهشي مطالعه حاضر اين است که از نظر محققان، گفتمان ادبي داراي نظام خلاق و گستردهاي از رابطهها، راهبردها و روششناسي خاصي است که منجر به شناخت جامعتر انسان ميشود. تحليل رويکردهاي محققان، رابطه علت و معلولي بين متغيرهاي ادبيات و نظام ارتباطي انسان را اثبات ميکند. بنابر اين، شناخت گفتمان ادبيات، به محقق در شناخت متغيرهاي موثر در ارتباط انساني کمک ميکند. شناخت اين پديدهها مباني تصميمگيري در فرايندهاي آموزشي و پژوهشي در گسترههاي ارتباطات بين فرهنگي مثل ادبيات، آموزش زبان، تربيت مترجم و ابعاد گوناگون مطالعات انتقادي در گسترههاي ادبيات، زبان و ترجمه را تحت تاثير قرار داده و نشان ميدهد که بدون توجه به مباني و مقولات گفتمان منظورشناسي ادبي، تصميمات مسيولان نظام آموزشي و پژوهشي کارايي لازم را نخواهد داشت. به دليل اين که منظورشناسي ادبي به عنوان گفتمان جامع اجتماعي باعث کشف، گسترش، و رشد و اعتلاي امکانات، روشها، و راهبردهاي پژوهشي، آموزشي و يادگيري گشتالتي در اين بخش از گسترههاي علوم انساني گرديده است و مانع فرايند ناميمون جدايي و عدم ارتباط علوم با يکديگر ميشود.