مولانا جلالالدین احمد بن یوسف بن الیاس طبیب شیرازی، دانشمند، پزشک، نویسنده و شاعری معروف در سده هشتم هجری در فارس، خاصه در دربار شاه شجاع مظفری بوده است. او در نوروز 734 قمری کتاب «گل و نوروز» را به امیر غیاثالدین کیخسرو اینجو حاکم و شاه شیراز اهدا کرده است. جلال برای سرودن این کتاب دو الگو جلوی روی خود داشته است: ویس و رامین گرگانی و خسرو و شیرین نظامی. مواد اولیه داستان به این صورت است که نوروز شاهزاده چهارده ساله شبی گل را در خواب میبیند و عاشق او میشود. عاشق کسی که نه قبلا او را میشناخته و نه حتی خبری از او داشته است.
این کتاب دارای چهار فصل و مجموعا دربرگیرنده زندگی و آثار ۲۲۷ نفر از پارسی سرایان قفقاز است. هر فصل به شاعران یک منطقه قفقاز (آران، ارمنستان، داغستان، گرجستان) اختصاص یافته است. نخستین شاعری که زندگی و احوالش در این مجموعه معرفی شده، «ابوالعلای گنجه ای» متوفی به سال ۵۵۴ ه.ق و آخرین آنها، «ناظم ایروانی» متولد سال ۱۳۴۲ ه. ق است. در پایان کتاب نیز فهرست ماخذ و منابع به ترتیب الفبایی تخلص یا نام مولفان آمده است.
مثنوی حاضر که به تتبع مثنوی شیرین و خسرو نظامی سروده شده در جای خود شایان دقت بوده و هنری که در آن به کار رفته بیانی نغز دارد، گر چه گوینده آن از شعرای نامدار نیست ولی مثنوی او بدیع است و از متتبعین ارزندهی نظامی به شمار میرود و جای آن دارد که منظومه او با دقت مطالعه شود. شعله این منظومه را برای تقرب به دستگاه مرحوم فرهاد میرزا و عذر گناهان گذشته به نظم آورده و خود نام شیرین و فرهاد را بر آن نهاده بود ولی بواسطه عدم دقت بنام شیرین و خسرو معروف گردید.