بر اساس نظريه نقشگراي آندره مارتينه، نهاد مفهومي جهاني نيست، اما در بسياري از زبانها ميتوانيم به نقش نهاد اشاره كنيم. به هر حال در هر زبان بايد وجود احتمالي آن و ويژگيهايش بررسي شود. در زبان ايتاليايي كوتاهترين جمله از نهاد و گزاره تشكيل ميشود، بنابراين وجود هر دو براي ساخت جمله لازم و بايسته است. مهمترين نقش نهاد، تحقق بخشيدن به گزاره است، به همين دليل امكان حذف آن وجود ندارد. جايگاه نهاد اجباري در اين زبان ثابت است و در شمار كثيري از جملهها به صورت شناسه فعل ظاهر ميشود. به همين دليل نميتوان آن را از گزاره جدا كرد. افزون بر اين نهاد، در مواقع زيادي عنصر ديگري هم در جملهها ظاهر ميشود كه از حيث شمار و شخص و گاه از نظر جنس با نهاد اجباري مطابقت دارد و مشخصه اصلي آن اختياريبودن آن است. نهاد اختياري قابل حذف است و جايگاه ثابتي در جمله ندارد.
بخش اول این کتاب به بحث در باب تاریخچه پیدایش و مهمتر از همه به چگونگی تغییر دستوری زبان لاتین به زبان ایتالیایی میپردازد و به دنبال آن به نحوه شکلگیری آن اشاره مینماید. سپس به متون نظم و روشهایی که در تصنیف ابیات و انواع شعر وجود دارد، اشاره میشود و سرانجام محتوا و ویژگی سروده مورد تبیین و رسیدگی قرار میگیرد. در بخش دوم درباره بیت، قافیه، ریتم، بند، آواها و کیفیت آوایی بحث و بررسی صورت گرفته است. در بخش بعدی به ویژگیهای شعر ایتالیایی پرداخته شده است.
مؤلف در ابتدای کتاب درباره دلیل تألیف این کتاب مینویسد: «چون که تاکنون هر کتابی که در علم صرف نوشته شده، فقط دارای قواعد این علم است و اصلا عملیات و تمرینات در آنها ذکر نشده و این امر باعث عدم ترفی و فوقالعاده متعلمین میگردد، لهذا این اقل اهل العلم که چندین سال عمر خود را صرف تدرس و تعلیم علوم عربیه قدیما و جدیدا نموده و همه قسم امتحانات کرده، محض تسهیل طریق تعلیم و تعلم این کتاب را تألیف نمود؛ به قسمی که هم دارای قواعد است و هم دارای تمرینات و عملیات به ترتیبی خوش و عباراتی واضح و بیاناتی ساده و علاوه لغات مشکلهاش را ترجمه کرده و در آخرش ضمیمه نمود تا باعث ازدیاد سهولت گردد».
در كتابهاي دستور ايتاليايي تنها از دو جهتِ فعل، صحبت شده است، اما اگر ازديدگاه كاربردشناختي به مجهول نگاه كنيم، آن را هم چون يكي از ابزارهاي زباني براي نشاندادن نگرش و منظري متفاوت به يك رويداد ميبينيم. در اين مقاله، تغيير منظر گوينده را، با توجه به نظريه ظرفيت، بررسي ميكنيم. بنابر اين نظريه، هر فعل، بر اساس ظرفيتش، از پيش مشخص ميكند كه در چه محيط نحوي ظاهر ميشود و چه سازههايي بايد و يا ميتوانند همنشين آن شوند. بنابراين با تغيير در ظرفيت فعل، از جمله با كاهش ظرفيت آن، ميتوانيم سازهها و در نتيجه ساختار جمله را تغيير دهيم و اين يكي از راههاي بيان يك عمل از منظري متفاوت است. در همين چارچوب ميكوشيم نشان دهيم زبان ايتاليايي داراي سه جهت معلوم، ميانه و مجهول است كه درجهت ميانه عنصر مجهول غالب است. همچنين سازوكارهايي كه براي ساختهاي مجهولي و ميانه به كار ميرود، نشان داده خواهد شد.
در طول قرنها زبانشناسان عمدتاً به صرف و ساخت واژه توجه داشتند اما با پیدایش دستورگشتاری مطالعات نحوی و بررسی ساختار جمله اهمیت بسزایی یافت. تا دهه 70 میلادی تمرکز روی جمله بود و از این زمان کم کم به مطالعه گروه اسمی هم پرداخته شد. با بررسی دقیق ساختار آن متوجه شباهتهایی میان گروه اسمی و گروه فعلی و جمله شدند. ادعای مشابهت ساختار این دو گروه، با توجه به تفاوتهای زیاد آنها، موجب شد مطالعات مقایسهای انجام گیرد. مقولات تهی یکی از موضوعات مورد بحث در ساختاری جمله است و یکی از این مقولات، ضمایر تهیاند. مقاله حاضر با مقایسه فارسی و ایتالیایی میکوشد نشان دهد ضمایر تهی در ساختار گروههای اسمی این زبانها وجود دارد و همان ویژگیهای کنترلی که در جمله وجود دارد، در گروههای اسمی هم دیده میشود.