يکي از حکايتهاي کتاب «حديقه» روايت جوانمردي مردي از صوفيه است. اين حکايت بيانگر يکي از اصول اساسي انديشه فتوت و آيين فتيان است. نويسنده در مقاله حاضر، درصدد کشف ماخذ اصلي اين حکايت برآمد و در طي اين جست وجو بر وي روشن شد که جز کتاب «حليه الاولياء» ابونعيم اصفهاني که به عنوان يکي از مآخذ کتاب ذکر شده، روايت فوق در ميان احاديث مروي از دو امام بزرگوار شيعه امام سجاد (ع) و امام محمدباقر (ع) موجود است و سلمي در کتاب «ذکر النسوه المتعبدات الصوفيات»، روايتي شبيه به آن را ذکر ميکند که احتمال ميرود از سرچشمههاي اصلي اين حکايت باشد. ابوالحسن هجويري در «کشف المحجوب» و شهاب الدين عمر سهروردي در «عوارف المعارف» نيز به اين حکايت اشاره کردهاند. با توجه به اينکه در روايت سلمي، زن عارف قهرمان داستان است؛ بخشي با عنوان زنان و فتوت به مقاله حاضر افزوده شد تا جايگاه زنان در فتوت و زنان فتي نيز معرفي شوند.
نویسنده این رساله به نام احمد بن محمد الطوسی به گفته مصحح غیر از احمد غزالی است. این رساله ضمن مجموعهای بدون تاریخ در کتابخانه ایاصوفیا موجود است. در خطبه این رساله آمده است: «چنین گوید محرر این کلمات احمد بن محمد الطوسی، که چون .... پیوندی حقیقی میان این ضعیف، و میان صدر محترم و اخی مکرم ـ صاحب دل، صاحب صفا، صاحب مروت، صاحب وفا، سعد الملة والدین ـ نورالله قلبه بالعلم، و قالبه بالحلم و .....».
در مقاله پیش رو به معرفی و توضیح اصطلاح «باده سپندانی» پرداخته شده است. شاعران فارسی زبان در چند بیت به این نوع باده اشاره کردهاند، اما تاکنون معرفی دقیقی از آن ارائه نشده است. این باده که با استفاده از سپندان (=خردل) به عمل میآمده، ظاهراً گیرایی کمتری داشته است، و همین امر باعث شده که در برخی مذهبهای اهل تسنن این نوع باده، نه به صراحت بلکه به تلویح، حلال انگاشته شود. بیگمان حنبلیان آن را حرام و حنفیان حلال میشمردهاند، اما در باب شافعیان و مالکیان ظن غالب بر تحریم است. معنای دقیق بیتهایی که این اصطلاح در آنها به کار رفته و آگاهی از خصایصی که در کتابهای عجایب و ادویه به سپندان نسبت داده شده، همچنین استناد به فقه مذهبهای اهل تسنن، ما را در یافتن تصویر روشنی از باده سپندانی یاری داده است.
حکیم سنایی غزنوی از پایه گذاران ادبیات منظوم عرفانی زبان فارسی است. مثنوی حدیقه الحقیقه محتوایی عرفانی همراه با لطایف و اسرار حکمی دارد و الهی نامه، فخری نامه و حدیقه الحقایق نیز خوانده می شود. این اثر از نامدارترین منظومه های سنائی می باشد و در طول سدههای متوالی مورد قبول مردمان بسیاری بوده است. این مثنوی که سرودن آن در سال 525 قمری به پایان رسید، در تاریخ ادب و عرفان فارسی، باب تازهای را در سرودن منظومههای عرفانی گشود. حدیقه الحقیقه در ده باب و ده هزار بیت سروده شده و توحید، مدح پیامبر و خاندان او، خرد یا عقل کل، ستایش دانش، عشق و دلداگی حقیقی، پرورش عقل کل، ناپایداری زندگی زمینی، اخترشماری، دوستی و دشمنی موضوعات آن را تشکیل می دهند. از آخرین باب حدیقه نیز اطلاعات نسبی درباره زندگی شاعر به دست می آید. کتاب پیش رو با تصحیح و مقدمه مریم حسینی در سال 1382 توسط مرکز نشر دانشگاهی در دسترس علاقمندان قرار گرفت.
توجه به ارزشهای آثار والا و بررسی ویژگیهای ادبی و هنری آنها همواره مورد توجه اندیشمندان و منتقدان بوده است. شارل آگوستن سنتبوو (1804ـ 1869 م) از پیشروان منتقدان این حوزه بود که به طور خاص و با رویکردی تازه به موضوع آثار کلاسیک ـ در مفهومی نو ـ پرداخت. وی در جستاری که از آثار برجسته ادبی به دست داد، به مؤلفههایی توجه کرد که سبب میشود اثر ماندگار و به تعبیر خاص وی، کلاسیک شود. توجه به محتوای اثر و سهمی که در اعتلای روح انسانی، در سنجش اثر کلاسیک مورد توجه سنتبوو بوده است. سنتبوو اثر کلاسیک را اثری میخواند که ـ به واسطه ظرفیتهای برتر خود ـ زمان را درمینوردد. در این نوشتار، رویکرد سنتبوو درباره اثر کلاسیک و وجوه مختلف آن بررسی شده است.