برای دوست دیرین و یار مهربانم، زنده یاد مهدی اخوان ثالث(م.امید) چندین گفتار و یادواره نوشتهام ـ خواه در زمان زندگیش خواه از پی خاموشی او (4 شهریور 69) یکی از آنها جستاری ست با عنوان «شبی که آینه تب کرد» (29 شهریور 69) که در ویرایه تازهاش گفتاوردهای منظوم یا منثور اخوان و دیگران را به شیوهنویس و نشانهگذاری امروزم همخوان کردهام تا در یکدستی صوری جملهها جدایی نیفتد. باری، از آنجا که ناتوانی جسم و نارسایی چشم امانم نمیدهد تا گفتار تازهتری درباره «امید» بنویسم، و ـ افزون بر این ـ اعتقاد و نگرشم به آن شاعر بزرگ همچنان است که در جستار «شبی که آینه تب کرد» بر قلم آوردهام، همان را به هفتهنامه ارجمند رودکی و خوانندگان فرزانهاش پیشکش میکنم.
یکی از شیوههای ابراز نظر در مورد قدرت و نظام سیاسی در دوره پهلوی دوم، سرودن شعر بود. از آنجایی که اختناق حاکم بر جامعه اجازه اعتراض و اظهارنظر صریح را نمیداد، بسیاری از افراد با استفاده از صنایع ادبی، چون کنایه، ایهام و ... در قالب شعر مخالفت خویش را با وضعیت موجود اعلام میکردند. از طرف دیگر تعدادی از طرفداران رژیم پهلوی نیز به وسیله شعر به تعریف از این رژیم میپرداختند. این کتاب اشعار مخالفین و موافقین رژیم پهلوی را با توجه به مبانی فکری آنها مطرح کرده و مضامین و معانی هرکدام را مورد بحث قرار داده است.
دبیرستان محمودیه کاشان که نخستین سالنامه آن این کتاب است، در سال 1332 شمسی دوره ریاست فرهنگ جناب آقای داورپناه افتتاح شد. ساختمان این دبیرستان که از لحاظ اسلوب و موقعیت و محل از بهترین تأسیسات آموزشی فرهنگ کاشان بود، به همت حسن کاشانیان از بازرگانان مقیم تهران ساخته و در اختیار فرهنگ گذاشته شد.