در حوزه فرهنگ و تمدن اسلامي، به واسطه تعدد و تنوع نظام‌ها و مکاتب‌شناختي، زبان‌هاي گوناگوني مجال ظهور يافته است. به نظر مي‌رسد زبان عرفاني تفاوتي فاحش و ماهوي با زبان ساير حوزه‌هاي معرفتي دارد. آگاهي نسبت به اين امر کم و بيش در آثار گذشتگان وجود داشته است، به صورتي که آن را «زبان اهل راز» خوانده‌اند. اما امروزه توجه به رمز و رازهاي اين زبان بر اساس پيشرفت‌هاي معرفت بشري در شاخه‌هاي گوناگوني چون فلسفه زبان، زبان‌شناسي و... امري ضروري و اجتناب‌ناپذير است. محور عمده اين نوشتار وابستگي زبان به شرايط تجربي هر زندگي و نوع نگاه به هستي است که رنگ و بوي ويژه خود را به زبان مي‌بخشد و زبان عالم و عابد و عارف را از هم جدا مي‌سازد. تجربه جهان با حواس باطني، گسستن از عقل و قوه نطق و اراده، برخورد عاطفي با هستي و زندگي در زمان حال، شاخصه‌هاي زيست عرفاني است که لاجرم نشانه‌شناسي زبان عرفاني، رابطه لفظ و معنا در زبان عرفاني و معني‌شناسي زبان عرفاني را از لوني ديگر مي‌سازد.

منابع مشابه بیشتر ...

65805cb3b6049.jpg

پنجاه متفکر بزرگ معاصر: از ساختارگرایی تا پسامدرنیته

جان لچت

نویسنده این کتاب به صراحت اقرار می‌کند که مشروعیت آن بیشتر از هر چیزی از اثر مشهور دانیل کالاهان با عنوان "پنجاه فیلسوف کلیدی" (۱۹۸۷) الهام گرفته است. اگرچه تفاوت‌های معینی این اثر را از سایر آثار مشابه متمایز می‌سازد؛ کالاهان باید فیلسوفانی را در طول تاریخ فلسفه انتخاب می‌کرد که نیز به عنوان شخصیت‌هایی شناخته‌شده در میان عموم مردم بودند، مثل فیگورهایی چون افلاطون و هابز یا سارتر. با این حال، انتخاب جان لچز فیلسوفان معاصری که گاه هنوز تا شهرت فاصله داشتند بود. به علاوه، سوال تکراری در مورد تشکیل مجموعه "پنجاه متفکر کلیدی" بیش از سایر آثار مشابه مطرح شد: آیا توافقی در مورد انتخاب متفکران و فیلسوفان وجود دارد که بعضی از آن‌ها هنوز هم در زمان تدوین این اثر در دسترسند؟ به عبارت دیگر، آیا در واقع اسامی مهم‌ترین فلاسفه معاصر در این لیست محل دارند یا می‌توان اسامی دیگری را نیز در نظر گرفت؟ این چالش خود باعث جایگزین شدن اسامی چون آگامبن، بادیو، برگسون، باتلر، دریدا، هایدگر، هوسل، ماتراورز، ویریلیو و ژیژک در ویرایش دوم این کتاب شده است. از دیدگاه نویسنده، مبنای کار او نیز در انتخاب‌های روشن‌کننده و آموزندهٔ آثار بوده است. لچز پنجاه متفکر کلیدی معاصر را در ده گروه تقسیم‌بندی کرده تا تفکرات آن‌ها را درک کنیم: ساختار‌گرایی ابتدایی، فنومنولوژی، ساختار‌گرایی پسااستراکچرالیسم، نشانه‌شناسی، فمینیسم موج دوم، پسامارکسیسم، مدرنیته، پسامدرنیته و در نهایت تفکرات الهام‌گرفته از زندگی. امیدواریم این تقسیم‌بندی به خوانندگان در درک جهت‌گیری‌های فکری متفکران و همچنین درک کلی از معنا و مفهوم این مجموعه کمک کند.

64e9e7169597e.jpg

دو رساله در فلسفه اسلامی‌: تجدد امثال و حرکت جوهری‌، جبر و اختیار از دیدگاه مولوی‌

جلال الدین همایی

در این مجموعه، دو رساله کوتاه از حکیم "عمر خیام"، متن عربی و ترجمه فارسی به طبع رسیده است .در رساله اول، سه مسئله مطرح و پاسخ داده شده است .این مسائل درباره نفوس ناطقه، حوادث امکانی باطل، و اثبات وجود زمان به حرکت و حد حرکت، و سپس قائم نبودن حرکت به ذات خود، است .رساله دوم نیز "پرتوی عقلانی بر موضوع علم کلی "نام دارد .

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

571d27e9d286f.PNG

همگرايي هنر و عرفان در فرهنگ ايراني اسلامي با نگاهي به ادب فارسي

حمیدرضا سلیمانیان

آميختگي هنر و عرفان در دامن فرهنگ و تمدن ايراني اسلامي از مباحث مهمي است که حتي بدون فهم آن، فرهنگ ايراني اسلامي توصيف‌ناپذير است. فرهنگ و جهان‌بيني حاکم بر جامعه ايران به هنر نيز مثل بسياري از مقولات ديگر، رنگ قداست بخشيده و از اين جهت آن را ديوار به ديوار و حتي همسان با آميزه‌ها و تعاليم عرفاني قرار داده است. پژوهش حاضر ضمن مطالعه ميزان اين تاثير، نيز به مدد شناخت واژگاني و اتيمولوژي هنر و عرفان در ادبيات فارسي، که مهم‌ترين پهنه تجلي اين مقولات است، در پي بيان اين فرضيه است که هنر در اين فرهنگ بدرستي چيزي از جنس عواطف ديني و عرفاني است و از مباني زيبايي‌شناسي غرب جداست. يکي از مهم‌ترين اشتراکات بنيادين در هنر و عرفان ايراني اسلامي که آن را از مبانيِ هنر غربي جدا مي‌سازد، همانا شان معرفت‌شناسانه آن است، لذا در ادامه جهت تبيين اين امر، همساني‌هاي اين دو مقوله در نحوه کسب معرفت و استشعار به آن مورد بررسي قرار گرفته است.

هنر/مطالعات عمومی پژوهش‌ها/پژوهش‌های عرفانی
مقاله
57048c0b0e329.PNG

آسيب‌شناسي رشته «زبان و ادبيات فارسي» در بوته نقد آرا تربيتي

حمیدرضا سلیمانیان

در عصر جهاني‌شدن، فناوري اطلاعات و هجوم شتابناک علوم و تجارب که روزگار رقابت تنگاتنگ جوامع بشري است، يگانه راه حضور مستمر و موثر در صحنه جهاني، ارتقا کيفيت نظام آموزشي است؛ به گونه‌اي که اين امر در دهه‌هاي اخير، به مهم‌ترين دغدغه کارشناسان مسايل تعليم و تربيت در کشورهاي توسعه يافته بدل شده است. به باور کارشناسان، بدون ارايه طرح‌هاي جديد براي تغيير در وظايف و عملکرد نظام آموزشي و دگرگوني محتوا و روش‌ها، نمي‌توان نسل حاضر را براي زندگي در جامعه متحول و در حال تغيير امروز و فردا تربيت کرد. اين دستاورد مهم فکري در کشور ما نيز مسووليت‌هاي تازه‌اي را بر دوش متوليان امر آموزش مي‌گذارد و بر ضرورت تجديدنظر در برنامه‌هاي نظام آموزشي تاکيد مي‌ورزد. «زبان و ادبيات فارسي» به عنوان پيشينه مندترين رشته دانشگاهي در دانشگاه‌هاي ايران به طريق اولي، نيازمند چنين بازنگريهايي است. سنجش ميزان انطباق‌پذيري اصول فعلي آموزشي در اين رشته، با معيارهاي علمي و استاندارد همچون پرورش تفکر انتقادي، يادگيري معنادار، زندگي محوري و بسياري ديگر از موازين دخيل در روشهاي کارآمد آموزشي، از اهداف مقاله حاضر است.

پژوهش‌ها/پژوهش‌های عمومی ادبی
مقاله