در بحثهایی که درباره ترجمه و به ویژه مترجم مطرح میگردد، خلاقیت مترجم بیشتر یکی از ویژگیهایی است که شاید چندان به نظر نیاید و اگر هم بحثی درباره آن پیش کشیده شود بیشتر در ارتباط با ترجمه متون ادبی و توانمندی مترجمان اینگونه متنها خواهد بود. در نوشتار حاضر تلاش خواهد شد تا خلاقیت از دیدگاه گسترده تری بررسی گردد تا مشخص شود آیا خلاقیت فقط در مورد ترجمه متون ادبی مطرح است یا آنکه گونههای دیگر ترجمه را نیز میتواند دربرگیرد.
از کیمیای سعادت نسخههای فراوان کهن و قابل اعتنایی باقی مانده است. بررسی دقیق بعضی از این نسخهها و مقایسه آنها با دو تصحیح منتشر شده از کتاب (چاپهای آرام و خدیوجم) نشان میدهد که در هیچ یک از این دو چاپ، شیوه علمی و دقیقی به کار نرفته است، چنان که مثلا برای بررسی واژهها و ترکیبهای کتاب، باید به نسخههای کهن آن مراجعه کرد. در این جستار برای نمونه پنج واژه «خلاقیت»، «وحشت»، «دوربینی»، «گرسنا» و «تشنا» که در نسخههای قدیمی کیمیای سعادت، به ویژه نسخه مورخ 605 کتابخانه ملک آمدهاند، اما در چاپهای موجود تغییر یافتهاند، معرفی شدهاند. از میان این پنج واژه،«گرسنا» و «تشنا» ـ نا آنجا که میدانیم ـ در هیچ متن دیگری به کار نرفته و بنابراین از فرهنگها فوت شده است. سه واژه دیگر، اگر چه در فرهنگها وجود دارد، بر اساس متن کیمیای سعادت معنیهای تازهای پیشنهاد شده که باید به معنیهای پیشین اضافه شود.
استاد محمدرضا شفيعي کدکني، محقق، منتقد و پژوهشگر زبان و ادبيات فارسي، از شاعران موفق و صاحب سبک نسل دوم شعر نيمايي به حساب ميآيد. او تاکنون با انتشار 12 دفتر شعري که در قالب دو مجموعه آيينهاي براي صداها و هزاره دوم آهوي کوهي به چاپ رسانده، برگي از دفتر قطور شعر معاصر را به خود اختصاص داده است. اين پژوهش ميزان اثرپذيري اشعار شفيعي را از آثار قدما مورد بررسي قرار داده است. برخي از منتقدان معتقدند که شفيعي بيشتر شعرساز ماهري است تا يک شاعر، چراکه اشعار او از مضامين، ترکيبات، واژگان و صورخيال تکراري و قدمايي پر است. يافتههاي تحقيق بيانگر اين واقعيت است که هرچند رگههاي ژرفي از سرودههاي بزرگاني چون حافظ، مولانا، سعدي، رودکي و ... و نيز نشانههايي از شعر شاعران معاصر همانند اخوان ثالث، شاملو و ... در اشعار او ديده ميشود، اما خلاقيت شفيعي در اين بين نقشي مضاعف عمل کرده، چنان که او را از ورطه تقليد صرف رهانيده است و اين انتقاد جز در مواردي نادر بر قامت اشعار او راست نميآيد.
متن حاضر برگردان یکی از نوشتههایی است که در زمینه ترجمه شفاهی و شیوه آموزش این فن در 9فصل نگارش یافته که اهم آنها بدین قرار است : "تواناییها و شرایط اولیه"، "مراجع آموزش و فراگیری"، "قوانین حرفهای" و "آیا میتوان ترجمه متون مکتوب و ترجمه شفاهی را آموزش داد؟" .گفتنی است نویسنده به هنگام بحث در زمینه ترجمه شفاهی، به ترجمه مکتوب نیز توجه داشته است .