مثنوی هشت بهشت دربردارنده هشت مثنوی بدین ترتیب است: مثنوی روح رضوان، مثنوی حظ الجنان، مثنوی کنز الاحسان، مثنوی نورالاعیان، مثنوی حصن الامان، مثنوی بحرالعرفان، مثنوی حرز الایمان و مثنوی عجز و نیاز. مصحح مقدمه خود را به زبان اردو نوشته است.

منابع مشابه بیشتر ...

65254e66ced06.jpg

پرواز در توفان - (دفتر اول) مثنوی ها

محمدعلی دادور(فرهاد)

شعر معاصر که با وزیدن نسیم مشروطه بر بن پایه ادب کهن سال پارسی چونان گل شاداب سحرانگیزی روئید رنگ و بویی تازه داشت. چون از جوهره فرهنگ جهانی و اندیشه های نو تغذیه کرده بود عطری داشت که آن را از ادبیات سنتی ممتاز می کرد. با این همه یا به آزمودن کالبدهای نو پرداخت و یا زبانی تازه برای غزل سرایی جستجو کرد و از قالب های دیگر دور افتاد. در زمینه مثنوی کسانی چون فروغ، سایه، حقوقی، خانلری و جدی تر از دیگران مهدی حمیدی تجربه هایی کرده اند که همه ارزشمند است. اما این دفتر ابتکاری دیگر است که پس از مشروطه نظیری برای آن نمی شناسیم و خود تمام تلاش شاعر در این راه نیست، که حاصل کار او را پس از انتشار مجموع مثنوی هایش باید قضاوت کرد. اینکه چرا برای انتشار اولین دفتر مثنوی را گزیده است بی دلیل نیست (در حالی که دفترهای غزل و قصیده و نیز گونه های پراکنده و نیمایی آماده چاپ نیز دارد) برخلاف تصور بسیاری سهل باوران مثنوی ساده ترین نوع شعر پارسی نه که دشوارترین نوع است. این تنها قالبی است که در آن تمام شکل بندی های موضوعی یعنی حماسی، غنایی، تعلیمی، نمایشی در تمام ابعادشان می گنجند و هیچ قالب شعری دیگری چنین کششی ندارد. از این گذشته در مثنوی صنایع ظاهری رنگ می بازند و تغییر جوهره می دهند. ایجاز مثنوی با آنچه در کالبد غزل و قصیده ایجاز خوانده می شود، تفاوت فاحش دارد. در این نوع شعر نخست باید حرفی برای گفتن داشت و پس از آن چگونه گفتن را باید دانست وگرنه حاصل کار چیزی است از دست شبه مثنوی یا ضد مثنوی که اگر در صنعت گری سحر حلال کرده و عقد لال پیوسته باشد. در بازار سخن به چیزی و در رسته ناقدان گوهرشناس به پشیزی نمی ارزد. به هر حال این گوینده دوران معاصر را عصر بازشناسی دقیق تر منظومه هایی این چنین می داند که به نظر او تلفیقی است از شاعری و داستان سرایی تا چگونه بازتاب یابد....

64e9fd72972ff.jpg

بلبل نامه

علی گیلانی پومنی

بلبل نامه اثر شاعری است به نام علی گیلانی که مثنوی خود را در اواسط قرن دهم سروده است. داستان بلبل نامه ساده است. در فصل بهار شاعر به باغ می‌رود و می‌بیند که بلبل عاشق گل شده است و با او سخن می‌گوید و گل هم به او پاسخ می‌دهد. پس از این گفتگوها بلبل از گل ناامید میشود و با آمدن فصل خزان عمر گل و دوران عاشقی بلبل هم به سر میرسد. در این میانه هیچ حادثه ای رخ نمی دهد. در داخل داستان اصلی هم هیچ داستان فرعی نیامده است اما در ضمن سخنان بلبل و گل مضامین گوناگون مانند کوتاهی عمر گل پایان سرنوشت او و افتادن وی در آتش گلابگر، همنشینی او با خار، جور و جفای او با بلبل، درد و هجران عاشق، یعنی بلبل، و صبر و شکیبایی او و سرانجام ناامیدشدنش از معشوق فانی از زبان دو شخصیت داستان بیان شده است و هر یک از این مضامین گاه چندبار به صورتهای گوناگون تکرار شده است. دیدگاه شاعر نیز به طور کلی عرفانی و صوفیانه است. به مضامین عرفانی مانند عهد الست و وفای به آن، لزوم داشتن پیر و مرشد در سیر و سلوک، بی توجهی به دنیا و تعلقات دنیوی و دل بستن به معشوق حقیقی و سرانجام دیدن یا رویت معشوق با چشم دل در دنیا اشاره کرده است. در این مضامین و نکات البته مطلب تازه ای نیست و اساسا بلبل نامه گیلانی منظومه ای نیست که با منظومه های شاعران معروف زبان فارسی قابل قیاس باشد. ولی از این حیث که یک اثر زبان حالی است و خود حلقه ای است در زنجیره یک نوع ادبی فرعی که از قرن هشتم به بعد در تاریخ ادبیات فارسی پدید آمده است قابل اعتناست و به همین دلیل هم نگارنده به مطالعه و تصحیح و چاپ آن مبادرت ورزیده است.