حروف اضافه در زبانهای پهلوی ساسانی و فارسی میانه ترفانی بازمانده حروف اضافه در شاخه جنوب غربی زبان های ایرانی باستاناند. در زبانهای پارسی باستان و اوستایی، حالتهای نام (اسم، صفت و ضمیر) و، از آن طریق، نقش دستوری آنها با پایانههای صرفی تعیین میشوند. حروف اضافه در این زبانها واژههایی با ماهیت قیدیاند که با حالتهای صرفی غیرفاعلی میآیند و گاه آنها را دقیقتر توصیف میکنند. این واژهها که تصریف نمیشوند و صورت ثابت دارند. دارای انواع گوناگوناند و برخی از آنها، علاوه بر عملکرد به عنوان حرف اضافه، به عنوان قید، پیشوند فعلی، پیشوند اسمی و حرف ربط نیز به کار میروند.
در این کتاب که متون نشستهای نویسنده درباره زرتشت و پیامهای اوست، نویسنده کوشیده تا زرتشت و بیش از خود او سخنانش را نیک بشناساند؛ از اینکه او درباره آفرینش و آفریدگار، گرداننده جهان، درباره نیکی و بدی، درباره بایستهها و نبایستهها، درباره شایست و ناشایست، درباره زندگی مینوی، درباره زندگانی مادی و ... را بشناساند.
از نظر مترجم، این کتاب تنها اثری است که به گونهای منسجم و روشمند، در حدی بسیار گسترده، ساختار نحوی زبانهای ایرانی میانه غربی را مورد بررسی و پژوهش دقیق قرار داده است. وسعت دید، مثالهای بسیار زیاد و متنوع از منابع گوناگون زبانی اعم از کتیبه و کتاب، دقت نظر در بیان قواعد نحوی، آغاز انجام موضع، همه و همه بر تسلط، توجه و کارآمدی نویسنده اثر گواهی میدهد. این پژوهش میکوشد تا نحو را بر اساس منابع متفاوت، با وجود تفاوت و تمایزات اندیشهای که در زمان وجود، میان آنها بوده است، منظم کند.
فعل در زبانهای ایرانی باستان بر مبنای زمان، نمود، شخص، شمار و دو جهتِ اکتیو و میانه بررسی میشود. بنابر دیدگاه رایج، جهت میانه وسیله تبدیل ریشههای گذرا به ناگذر است. این دیدگاه با مشاهده ریشههایی فعلی شکل گرفته است که در جهت اکتیو، گذرا و در جهت میانه ناگذر هستند، در حالی که بررسی دقیقتر متون بازمانده از زبانهای باستانی ایران، ویژگیهای دیگری را آشکار میکند که اعتبار نظریه فوق را به چالش میکشد. این مقاله به تحلیل ساختار افعال میانه میپردازد و مقدمهای است برای بررسی و بازنگری در طبقهبندی فعلهای میانه در زبان اوستایی که در مقاله دیگری مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
حروف اضافه در زبانهای پهلوی ساسانی و پارسی میانه ترفانی طیف نسبتاً گستردهای از مفاهیم را در برمیگیرند و در پیوند با اجزای گوناگون جمله، به تعیین نقش دستوری آنها نیز یاری میدهند. معانی برخی از حروف اضافه گاه تا حدی با دیگر حروف انطباق دارند؛ با این حال در بیشتر موارد ظرایف خاص خود را حفظ میکنند. در این مقاله مفاهیم و عملکردهای دستوری حروف اضافه در کتیبههای پهلوی ساسانی به همراه گزیدهای از متون پهلوی کتابی و پارسی میانه ترفانی بررسی و فهرست نسبتاً جامعی از آنها ارائه گردیده است. موارد گوناگون همراه با نمونههایی از متون نامبرده ارائه شدهاند تا شواهد لازم در اختیار خواننده قرار گیرد.