بر پایه آموزه مانی، در آغاز پیش از آنکه جهان مادی به مرحله وجود رسد دو اصل برقرار بود: روشنایی و تاریکی (نیکی و پلیدی، روان و ماده). این دو اصل هر دو قدرتی یکسان داشتند و کاملا مخالف هم بودند. هدف این مقاله آن است که، با سنجش چهار نسخه مانوی «اقلیم روشنایی»، از دو واژه نادری که یک بار ذکر شده و معنایی مشکوک دارند تعبیری تازه ارائه کند.
زبان فارسی باستان یکی از دو زبان ایرانی باستان است که از آنها متن مکتوب باقی مانده است. این متون در یادمانهای شاهان هخامنشی که از اواسط سده ششم تا اواسط سده چهارم پیش از میلاد در ایران امروز و گستره جغرافیایی بزرگی از جهان متمدن آن روز فرمانروایی میکردند، کشف شدهاند. بیشتر این متون که به گونهای از خط میخی نوشته شدهاند، بر صخره کوه، دیوان پلکان و ستون کاخها، لوحهای سنگی و فلزی از طلا و نقره، سنگنگارهها و پوشش سنگی مجسمهها دیده میشود. در این کتاب درباره این خطوط و نویسهها و همخوانهای آنها مطالبی ارائه شده است. همچنین رابطه سه روایت سنگنوشتهها در یادمان بوستان بررسی شده است.
گذشته نقلی و بعید در سغدی با ستاک گذشته یا صفت مفعولی فعل اصلی و فعل کمکی –dar «داشتن» ساخته میشود (8ar- در سغدی به دلیل تغییر انسدادیهای واکدار به سایشی است). برای بیان گذشته نقلی متعدی، صورتهای صرفی حال ساده 8ar- به صفت مفعولی، که در واقع ستاک گذشته است، اضافه میشود و برای گذشته بعید متعدی، صورت صرف شده ماضی غیر تام فعل کمکی 8ar- به کار میرود. قانون هموزنی مصوتها در زبان سغدی به گونهای است که پایانه صفت مفعولی ستاکهای سبک در حالت «رایی» حفظ میشود، اما در ستاکهای سنگین میافتد. این پایانه u- است که از پایانه ایرانی باستان –am به جا مانده است.