تهیه و تدوین فرهنگ، که از قدیمترین فعالیتهای زبانی است، امروز در سراسر دنیا با استفاده از روشهای علمی انجام میشود؛ اما فرهنگنویسی در ایران هنوز هم بیشتر متأثر از شیوه سنتی است و با معیارهای جهانی تناسب چندانی ندارد. در مقاله حاضر میکوشیم تا، با اتکا به مباحث و مبانی زبانشناسی، روش علمیتر و معتبرتری برای تدوین فرهنگ ارائه کینم. به این منظور، پس از ذکر مقدمه و ارائه نظریات برخی از پژوهشگران درباره ارتباط زبانشناسی و فرهنگنویسی، به نقش زبانشناسی در مراحل مختلف تدوین فرهنگ و تهیه بخشهای گوناگون آن پرداخته میشود.
کسانی که در ادب فارسی از روی صدق و تانی و نه از سر هوی و تمنی، تاملی مستمر و بی وقفه به منظور کشف اصول و موازین حاکم بر ادب و فرهنگ ایران داشته اند، نیک می دانند که از جمله مظاهر توانایی شگفت آور سخن سرایان بزرگ و افسونگر فارسی زبان، آنست که با قدرت استفاده از قانون تجرید و تعمیم ذهن خلاق و آفرینشگر خویش، بخوبی توانسته اند با رویت مناظر در صحنه حیات و اندیشه در کار روزگار و ژرفکاوی در پدیده های گیتی و ترکیب آن ها با یادها و خاطره ها و خوانده ها و شنیده ها و در یک کلام دانسته ها آمیزه ای از عبرت و حکمت پرداخته و با عرضه دستاوردهای تامل و تجربه در قالب سخنان منظوم و منثور خوانندگان آثار خویش را از چشمه سار زلال ذوق سلیم خود سیراب ساخته و قریحه جمال پرست آن ها را نوازش داده، آدمیان را از زادگان طبع جویای کمال خویش برخوردار و کامیاب گردانند...
توماس کارلایل یک زبانشناس، تاریخنگار، مترجم، ریاضیدان، فیلسوف، مقالهنویس، و نویسنده اهل اسکاتلند بود در چهارم دسامبر ۱۷۹۵ به دنیا آمد و مهمترین اثر او «تاریخ انقلاب کبیر فرانسه» (The French Revolution: A History) است که آن را در سال ۱۸۳۷ نوشت. توماس کارلایل، در پنجم فوریهٔ ۱۸۸۱ چشم از جهان فرو بست. کارلایل در تاریخنگاری انقلاب کرد و تالیفاتش را بدون پانوشت منتشر ساخت که امروز از آن ژورنالیستیک نویسی تاریخ نام میبرند. به گمان او، از یک سو خواننده باید به مورخ اعتماد کند و از او سند و مرجع و پانوشت نخواهد و از سوی دیگر، مورخ نیز نباید مطالبی را که به صحتشان اطمینان ندارد، در کتاب خود بیاورد و صرفاً با آوردن منبع در پانوشت، مسئولیت آن را به گردن دیگران بیندازد.
تصريف يکي از پديدههاي مهم زباني به شمار ميرود که به رغم اهميت آن در نزد پژوهشگران غربي، در زبان فارسي چندان مورد توجه محققان قرار نگرفته است. شايد علت اين امر را بتوان در اين واقعيت جست و جو نمود که زبان فارسي امروز از لحاظ ردهشناختي، تصريفي محسوب نميشود. اما نگارنده بر اين باور است که بررسي فرايندها و نشانههاي تصريفي به جا مانده در فارسي امروز، ميتواند در روشن کردن بخشهايي از نقاط تيره صرف اين زبان موثر باشد. بر اين اساس، مقاله حاضر به معرفي تصريف و مشخصههاي تصريفي در زبان فارسي امروز اختصاص يافته است. در اين راستا، پس از مقدمه و معرفي موضوع، ديدگاههاي برخي از مهمترين پژوهشگران غربي، و نيز برخي از پژوهشهاي پيشين در زمينه تصريف فارسي ذکر ميشود و در ادامه نيز مشخصههاي تصريفي مربوط به اسم، فعل، صفت و قيد در زبان فارسي مورد بررسي قرار ميگيرد و طبقهبندي نويني از اين مشخصهها به دست داده ميشود که مبتني بر رويکردي پيوستاري به عناصر زباني است. يکي از هدفهاي اين مقاله،تاکيد بر اين نکته است که براي تحليل دادههاي تصريفي فارسي بايد به ويژگيهاي زباني آنها توجه کرد و نميتوان کاملا به انگارههاي طرح شده از سوي زبانشناسان غربي استفاده نمود.
در سایت یاهو، در بخش «Yahoo!groups»، گروهی با عنوان «lexicographylist» وجود دارد که اطلاعات مختلف و متنوعی در مورد مباحث فرهنگنویسی ارائه میدهد و پیوندهای مرتبط با آن را به علاقهمندان معرفی میکند. اعضای این گروه از طریق ایمیل به بحث و تبادلنظر در مورد مسائل و موضوعات فرهنگنویسی میپردازند. تمام علاقهمندان، به ویژه افرادی که در زمینه فرهنگنویسی و پژوهشهای مربوط به واژگان زبان فعالیت میکنند، میتوانند، با عضویت در این گروه، در این بحثها شرکت کنند و ازاطلاعاتی که در مورد جنبههای مختلف فرهنگنویسی، مانند روابط واژگانی، نرمافزارهای فرهنگنویسی، مشکلات تألیف فرهنگ و جز آن، ارائه میشود استفاده کنند. در این گروه، همچنین مهمترین و جدیدترین کتابها و مقالهها در زمینه فرهنگنویسی از طریق ایمیل به اعضا معرفی میشود.