ملا محمدمحسن فیض کاشانی (1006-1091 قمری) حکیم فیلسوف، محدث و عارف دوره صفوی، شاگرد ملاصدرای شیرازی و از دانشمندان شیعه بود. وی در فقه و اصول، فلسفه و کلام، حدیث، تفسیر قرآن و شعر و ادب توانا بود. علامه فیض کاشانی گذشته از جمع آوری اخبار، تدوین و تالیف کتب فقهی استدلالی به عربی، به نگارش فقه کاربردی فارسی نیز همت گمارده بود. او این شیوه را در فقه اصطلاحی و درک و درایت معارف اسلامی به کار برد. فیض برای آشنایی عامه با معارف، اخلاق و آداب سلوک و تکالیف شرعی، دفاتر ارزشمندی به فارسی گردآورده است. کتاب حاضر جلد اول از مجموعه رسائل فارسی فیض کاشانی است که باشراف محمد امامی کاشانی گردآوری و توسط بهزاد جعفری تصحیح شده است. این جلد در برگیرنده 14 رساله از ترجمه ها و تالیفات ملا محسن فیض کاشانی است که برخی از این آثار عبارتند از: شرح صدر، اثبات حرکت جوهری، شرایط الایمان، دفع و رفع و ...
فرهنگ اصطلاحات فقه اسلامى، تأليف محسن جابرى عربلو از اولين فرهنگنامههاى فقهى به زبان فارسى است. كتاب، مشتمل بر راهنماى اصطلاحات و يك مقدمه است. پس از آن اصطلاحات فقهى به ترتيب حروف الفبا شرح شده است. ابتدا معناى لغوى و اصطلاحى ذكر گرديده و درصورتىكه اختلافى در آراء اماميه و اهل سنت وجود داشته جداگانه ذكر شده است. كتاب با حمد و ستايش خداوند كه بشر را خلق و براى رستگارى او احكام و دستوراتى جامع را در كتاب آسمانى و احاديث خاتم پيغمبران و اوصياى گرامىاش مقرر و و او را به تفقه در دين و استنباط احكام از آن منابع امر فرموده، آغاز شده است. در مقدمه، به بيان معناى «لغت» و «اصطلاح» و تفاوت اين دو، با ذكر مثالهايى پرداخته شده است. به اعتقاد نویسنده، اصطلاح در هر علم بهمنزله كليد حل معماى آن فن بشمار مىرود و اگر مبتدى در يك علم از آن بىخبر باشد و آن را نداند، پيشرفت و موفقيتى در آن زمينه نخواهد داشت. نویسنده ابتدا متذكر مىشود كه در اين كتاب مانند فرهنگهاى فارسى، كلمات و اصطلاحات به ترتيب حروف تهجى ترجمه و تفسير شده است و براى پيدا كردن يك اصطلاح بايد حروف اول آن را مورد توجه قرار داد. در ذيل اصطلاحات، مشتقات آنها و گاهى كلماتى كه مرادف با آنها هستند، بهطور مشروح بيان شده است و سپس در سلسله مراتب اصطلاحات و ترتيب لغات، آنها مجدداً بهطور خلاصه ذكر گرديده و بدون شرح و تفصيل، به اصطلاحات يادشده ارجاع شده است تا تكرار لازم نيايد؛ مانند: «معير» و «مستعير» كه به «عاريه» ارجاع داده شدهاند. يادآورى اين مطلب لازم است كه فرهنگ اصطلاحات، يك كتاب لغت است و كتاب لغت هم مقتضياتى دارد و بايد ماهيت مخصوص خود را دارا باشد. نویسنده، با توجه به اينكه ذكر مباحث مفصل علمى و مسائل دقيق فقه در ذيل اصطلاحات از صلاحيت و حدود فرهنگ خارج است، از طرح اينگونه مباحث خوددارى كرده و خواننده را به كتب علمى كه به طرح تخصصى اين مباحث پرداختهاند ارجاع داده است. البته اگرچه كتاب به لحاظ توضيحات ارزشمند است، اما در مقايسه با فرهنگنامههاى عربى مشاهده مىشود كه بعضى از اصطلاحات فقهى ذكر نشده است؛ بهعنوان مثال در حرف واو، اصطلاحاتى مانند «الوضوء»، «الوصيف» و «الوصيلة» ذكر نشده است و لذا نيازمند تكميل مىباشد. شيوه تدوين فرهنگنامه بدين ترتيب بوده كه معنى هر اصطلاح، نخست در لغت مورد مطالعه قرار گرفته و از فرهنگهايى مانند: لسان العرب، الصحاح، قاموس، نهاية اللغة، المصباح المنير، التعريفات، كشاف اصطلاحات الفنون، لغتنامه دهخدا، فرهنگ معين و... استفاده شده است. پس از آن به بيان معنى اصطلاحى و تجزيه و تحليل آن از نظر فقهاى مذاهب خمسه پرداخته شده و بهقدر امكان و در حدود توانايى، آراء و عقايد فقهاى بزرگ بررسى شده و تعريف مشهور بين فقها بيان گرديده است. در موارد اختلافى نيز نمونههايى از تعريفات فريقين نقل شده و اگر فقيهى نظر خاصى ابراز نموده كه برخلاف اجماع يا مشهور است، به آن اشاره شده است. در آخر نيز چون مصطلحات فقه، موضوعات احكام يا نفس احكام مىباشد، براى روشن شدن مطلب غالباً ً به حكم اشاره شده است. از آنجا كه غرض، ترجمه و تفسير كلمات و اصطلاحاتى بوده كه در كلام شارع؛ يعنى كتاب و سنت به كار رفته است، احياناً آيات يا احاديثى نيز بهعنوان دليل حكم ذكر شده است تا مطلب كاملاً معلوم و واضح گردد. نویسنده همچنين در شرح و بيان معنى لغوى و اصطلاحى كلمات كوشيده است تا مناسبت و ارتباطى را كه بين دو معنى وجود دارد، خاطرنشان كند و وجه تسميههايى را كه اهل لغت و فقها نوشتهاند، بهطور خلاصه نقل كند. در اين قسمت نيز از كتابهايى نظير تذكرة الفقهاء، الحدائق الناضرة، مسالك، شرح لمعه، مكاسب، جواهر الكلام، رياض المسائل، مفتاح الكرامة استفاده شده است.
التعريفات، رسالهاى است به زبان عربى، نوشته مير سيد شريف جرجانى. اين اثر، در واقع، فرهنگ اصطلاحات معارف اسلامى در علوم عقلى و نقلى است و شامل اصطلاحات صرف و نحو و بلاغت، فقه و اصول فقه، حديث، تفسير، هيئت، رياضيات، كلام، منطق، فلسفه، عرفان و فِرَق است. جرجانى، به گفته خود، اين كتاب را برای تسهيل استفاده از آن، بر اساس حروف هجا، از الف تا ياء، مرتب كرده و تعريف هر اصطلاح را به طرزى كه معمول قدما بوده، ذكر كرده است. اين كتاب، حدود 1700 اصطلاح را در بر دارد. نخستين اصطلاح كتاب، اصطلاح فقهى الآبِق و آخرين آن، معرفى فرقه يونسيه است. التعريفات، مرجعى است كه بسيارى از كتابها، برای شرح و تعريف اصطلاحات علوم مختلف، به آن استناد كردهاند. جرجانى، در تأليف التعريفات، علاوه بر قرآن و احاديث نبوى، از منابع گوناگونى بهره جسته و گاه برخى از آنها را نام برده است؛ برای نمونه، در تعريف «الاستقامة» و «الاخلاص»، سخنان ابوعلى دقّاق و فضيل بن عياض را از رساله قشيريه نقل كرده و «ذو العقل و العين» و «الحروف العاليات» را به ترتيب، از «اصطلاحات الصوفية» عبدالرزاق كاشى و «كشف الغايات» از مؤلفى ناشناخته در شرح«التجليات الالهية» ابن عربى و نيز اصطلاح«مريد» را از «فتوحات المكية» ابن عربى و اصطلاح«صنعة التسميط» را بااستفاده از يكى از ابيات مقصوره ابن دريد نقل كرده است...