من قرار است امروز با شما از دو کتاب سخن بگویم: یکی از آن دو کتاب مشهور است و همهتان آن را میشناسید؛ مقصودم سیرالملوک معروف به سیاستنامه است از خواجه نظامالملک طوسی وزیر نامدار آلبارسلان و ملکشاه سلجوقی در قرن چنجم. اما کتاب دیگر فتاوای جهانداری است که از ضیاءالدین برنی مورخ قرن هشتم در دهلی که شاید برخی از شما حتی نام کتاب او را شنیده باشید. سیاستنامه به عنوان نمونهای برجسته از نثر فصیح و روان فارسی مورد عنایت خاص اهل ادبیات است ولی کمتر به موضوع و محتوای آن پرداخته شده است. من امروز از همین جنبه کمتر شناختهشده کتاب سخن خواهم گفت و از توجه به جنبههای ادبی و بلاغی و بحث در ویژگیهای سبک بیان آن خوداری خواهم نمود.
هاشم اعتماد سرابی نویسنده کتاب، در مورد موضوع کتاب می گوید: این نوشته ها یک قسمت از مقالاتی است که در این چند ساله در روزنامه خراسان چاپ شده است، چیزهایی که پیرامون مسائل مختلف نوشته ام. که البته مثل نماز آن مردک گلستان چیزی نبوده که به کار آید. از سستی و نقص اما چرا باز به شکل کتابی در می آید منکه هنوز از رنج شرم "اسائه ادب" فارغ نیامده ام، واقعه ایست مشکلم... احساسی است و امیدی گنگ و خام و اگر با این همه، کمک کوچکی به درک درست شده باشد خود را ماجور یافته ام.
موضوع کتاب حاضر در مورد زندگی نامه امیر عنصرالمعالی کیکاووس نویسنده کتاب قابوسنامه تالیف غلامحسین یوسفی که توسط انتشارات دانشگاه تهران منتشر شده است.
سفرنامه ابن بطوطه ـ سیاح مراکشی ـ گویاترین و زندهترین سند فرهنگی جهان اسلام است که از قرن هشتم هجری به دست ما رسیده است. سفرنامه او، آیینهای است که زیروروی جوامع اسلامی روزگار در آن منعکس شده است. نهتنها سیره و عملکرد طبقات حاکم و نگرش و روش پادشاهان و دیوانیان، که راه و رسم عالمان و فقیهان، مراسم و آداب تشریفات جاری، چگونگی گذران مردم، مدرسهها و خانقاهها، ... را میتوان از خلال سفرنامه ابن بطوطه مشاهده کرد. نویسنده در این کتاب، جذابترین و تکاندهندهترین بخشهای کتاب سفرنامه را بازسازی و برجسته کرده است. مؤلف در این کتاب مسائل مهمی از قبیل نقش فردی و اجتماعی زنان، قدرت سیاسی، دین و دولت، آموزش و فرهنگ و بسیاری موضوعات مهم دیگر را با تحقیق در سفرنامه ابن بطوطه و منابع دیگر آن روزگار حتی برای خواننده غیرمتخصص خواندنی ترسیم کرده است.
دوران جوانی شمس تبریز مصادف بود با اواخر ایام خاقانی و نظامی، روزگاری که این دو شاعر ممتاز و نامآور در اوج شهرت بودند. شمس تبریز با یک نوع تفاخر و غرور از شهر خود سخن میگوید. آرزو میکند که ای کاش میشد مولانا را با خود به آن شهر ببرد تا مولانا جماعت اولیایی را که در آنجا بودند از نزدیک ببیند و با آنها شود. در این کتاب به بررسی زندگی و آثار شمس تبریزی در خلال این مباحث پرداخته شده است: شمس در قونیه، شمس و مولانا در چه سنوسالی به هم رسیدند، تصویر مولانا در مقالات شمس، تصویر شمس در کلام مولانا، جهان شادمانه شمس و .... .