سالهاست بر سر نامگذاری سبک شعر فارسی روزگار صفویان مشاجره میرود، با آنکه عنوان سبک هندی تقریباً از مشهورات مسلم است. این روزها همچنان تلاش و تکاپو برای «اصفهانیاندن» سبک این دوره در محافل ادبی ادامه دارد و ایرانیان میکوشند تا سبک را به اعتبار زادگاه آن «اصفهانی» بنامند. اما واقعیت تاریخی در روند دگردیسی شعر فارسی در سدههای 11ـ12 ق دو سبک متفاوت را نشان میدهد: یکی سبک رایج در مرکز ایران و هند، در قرن 11 ق که در نازکی خیال و دقایق شعر متعادلتر است و آن را باید اصفهانی نامید و دیگری سبکی آکنده از خیالهای پیچیده و دور که در قرن 12 ق در هند رونق یافت و اساساً با مبانی زیباییشناسی و ذوق و بلاغت هندی همسو بود.
مولف در این کتاب اشعار نظیری و عرفی را با هم مقایسه کرده است و برای نشان دادن این که دو شاعر هم زمان و هم سبک در حالی که شباهتهای فراوانی با هم دارند چقدر می توانند با یکدیگر تفاوت داشته باشند و این مقایسه که بین دو شاعر سبک هندی به وجود می آید، جذاب و شیرین به نظر می رسد. نویسنده در ضمن مقایسه، به بررسی و نقد شعر هر دو شاعر هم پرداخته است .
این کتاب دارای چهار فصل و مجموعا دربرگیرنده زندگی و آثار ۲۲۷ نفر از پارسی سرایان قفقاز است. هر فصل به شاعران یک منطقه قفقاز (آران، ارمنستان، داغستان، گرجستان) اختصاص یافته است. نخستین شاعری که زندگی و احوالش در این مجموعه معرفی شده، «ابوالعلای گنجه ای» متوفی به سال ۵۵۴ ه.ق و آخرین آنها، «ناظم ایروانی» متولد سال ۱۳۴۲ ه. ق است. در پایان کتاب نیز فهرست ماخذ و منابع به ترتیب الفبایی تخلص یا نام مولفان آمده است.
هدف این کتاب آن است تا تصویری از نقد ادبی، دیدگاهها، نظریهها و اندیشههای رایج در جامعه ادبی فارسیزبانان در فاصله سالهای 900 تا 1200 هـ.ق را ارائه دهد. در این تحقیق به مسائل عمده ادبیات و نقد ادبی در متون فارسی نظری افکنده شده و نویسنده کوشیده تا دیدگاههای انتقادی و اندیشههای مؤثر در ذوق زمان و روند خلاقیت ادبی عصر صفوی را بررسی کند.
اين مقاله سخن منثور صوفيانه را در دو گونه متقابل ردهبندي ميکند: يکي سخن مغلوب و ديگري سخن متمکن. دو اصطلاح مغلوب و متمکن را برخي از صوفيان در آثارشان به کار بردهاند. بنياد تفاوتهاي اين دو گروه از متنها عبارتانداز: خاستگاه معرفتي، منبع آگاهي، محتواي متن و نقش و کارکرد زبان. متنهاي متمکن منطبق بر آگاهي گروهي و ايدئولوژيک و حاوي مفاهيم اجتماعي و عقايد گروه صوفياناند، وضعيتي را سازماندهي و تثبيت ميكنند و زبان در آنها نقش تنظيمكنندگي دارد. دسته دوم متنهاي مغلوباند که مولود تجربههاي شخصياند و جهانمتني و تصويري تازهاي ميسازند. از لحاظ دلالي، متن مغلوب گشوده و تاويلپذير است و قطب استعاري زبان در آن غلبه دارد؛ اما متن متمکن در شمار متنهاي بسته است. مقاله در پايان، سير دگرديسي زبان نثرهاي صوفيانه را از جانب کلام متمکن به سوي کلام مغلوب بيان ميکند.