مارگارت اتوود نویسنده بزرگ کانادایی به سال 1939 به دنیا آمده است. او در طول زندگی خود با سفر به نقاط متعدد جهان و درک تجربههای گوناگون نوشتن را آغاز میکند. اتوود نویسندهای است که با توجه به لحن و شیوه روایی ادبیات پلیسی اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیستم انگلیس، خود را در زمره نویسندگان کتابهای سیاه و یا پلیسی قرار داده است. این نویسنده کانادایی علاوه بر حجم بالای آثارش و نوشتن رمانهای متعدد موقعیت و نقش روشنفکری خود را نیز از یاد نبرده است. او به عنوان نویسندهای زنده و با اقبال وسیع بینالمللی دغدغههای اجتماعی و گاه سیاسی خود را نیز آشکار مینماید. ایرانیان به تازگی با این نویسنده بزرگ آشنا شدهاند. نخستین ترجمهای که از آثار مارگارت اتوود در ایران منتشر شد «عروس فریبکار» نام داشت که با ترجمه شهین آسایش در سال 1380 منتشر شد، بعد از این رمان نشر نیلوفر یکی از شاهکارهای او یعنی «چهره پنهان یا گریس دیگر» با با توجه جلال بایرامی به بازار عرضه کرد. سومین و آخرین رمان منتشر شده از اتوود «آدمکش کور» با ترجمه شهین آسایش نام دارد که در نمایشگاه بینالمللی تهران توسط نشر ققنوس عرضه شد. آخرین اثراو همین «آدمکش کور» است که جایزه ارزشمند بوکر را در سال 2000 به خود اختصاص داد.
آیا کتابهایی که در بخش شمالی ایالات متحده آمریکا به زبان فرانسه نوشته شده است، میتوانند در حوزه ادبیات جایگاهی داشته باشند؟ و در کدام ادبیات؟ در حقیقت ادبیات «کِبِک» به عنوان یک آینده ادبی کانادا و یک طرح ادبی اولین نشانههای خود را در قرن نوزدهم بروز داد؛ هرچند میتوان سوابق آن را تا قرن شانزدهم نیز ردیابی کرد. این کتاب درباره این ادبیات و بنمایههای آن است.
«بارون درختنشین» کتابی است از کالوینو که آن را از همه بیشتر دوست دارم و همیشه مثل یک بیانیه اخلاقی و سیاسی مرا در زندگی همراه کرده است. شاید غریب به نظر برسد که از درس سیاسی و اخلاقی کتاب صحبت کنیم که بعد از انتشار در سال 1957 به خاطر فقدان تعهد سیاسی مورد انتقاد شدید واقع شد. بارون درختنشین بسیاری از روشنفکران ایتالیا را رنجانید چون روش کرد که «ویکنت شقه شده» شش سال قبل نمیتوانست هم چون پرانتزی در آثار نویسندهای، که از جهات دیگر در فضای واقعگرایانهای مینوشته، دیده شود. با این رمان جدید راه کالوینو به سمت «لانه عنکبوت» تغییر کرد. او قطعا به طرف فن عروضی عجیبی حرکت میکرد و مثل موجبی به ساحل دنیاهای نو، کهکشانهای نامحدود، شهرهای نامرئی، مسیرهای فضایی زنونی برخورد میکرد و میشکست.