وجه، مقوله‌اي است نحوي ـ معنايي که نظر و ديدگاه گوينده را نسبت به محتواي آنچه مي‌گويد نشان مي‌دهد. زبان به طرق مختلف مي‌تواند محتواي يک جمله را بر حسب ميزان تعهد گوينده به صحت آن، و يا نوع در خواست او براي وقوع کنش مطرح در آن، نشان‌دار کند. فعل‌هاي وجهي يکي از ابزارهاي بيان وجه هستند که در بعضي زبان‌ها، از جمله زبان فارسي، از آنها استفاده مي‌شود. سه فعل بايستن، شدن و توانستن فعل‌هاي وجهي زبان فارسي هستند که براي بيان سه وجه برداشتي، درخواستي و توانمندي، که سه نوع وجه اصلي هستند، و دو درجه امکان و الزام، که به عنوان درجات وجه مطرح مي‌باشند، به کار مي‌روند. بررسي‌ها نشان مي‌دهد که در زبان فارسي تنها فعلي که براي درجه الزام در هر سه وجه برداشتي، در خواستي و توانمندي به کار مي‌رود فعل بايستن است و درجه امکان توسط دو فعل توانستن و شدن بيان مي‌شود.

منابع مشابه بیشتر ...

589979578c4a3.PNG

وجه در برابر گونه: بحثي در قلمروي نظريه انواع ادبي

قدرت قاسمی‌پور

سابقه بحث درباب گونه‌هاي ادبي به دستگاهِ ردگان شناسي و تقسيم‌بندي آثار ادبي از نظر افلاطون و ارسطو برمي گردد که سه گونه اصلي حماسه، نمايش نامه و آثار غنايي را بر اساس «وجه» يا چگونگي بازنمايي سخن در کلام گوينده يا شاعر بررسي کرده‌اند. در نظريه انواعِ ادبي معاصر، از اين اصطلاح براي بيان جنبه‌هاي درون‌مايگاني گونه‌هاي ادبي استفاده مي‌شود. به کمک اصطلاح وجه، چرايي و چگونگي کاربرد اصطلاحات وصفي همچون «تراژيک، حماسي، غنايي، مرثيه‌اي و طنزآميز» تشريح مي‌شود؛ اين اصطلاحات بر جنبه‌هاي مفهومي و درون‌مايگاني اثر دلالت دارند. براي مثال وقتي مي‌گوييم اين اثر «رماني حماسي» است؛ به اين معناست که نوع يا گونه آن رمان است، اما وجه معنايي آن حماسي است. تفاوت ديگر وجه با گونه در اين است که يک گونه خاص همچون حماسه يا تراژدي ممکن است از بين برود؛ ولي وجه تراژيک و حماسي آن ممکن است تا زمان‌ها باقي بماند. اصطلاحات «وجه نما» ـ يعني اصطلاحاتي همچون تراژيک، حماسي، غنايي، مرثيه‌اي و طنزآميز ـ به شکل و ساختار صوري آثار ادبي خاص وابسته نيستند؛ بلکه گوياي جنبه‌هاي درون‌مايگاني آثار ادبي هستند. همچنين، اين مبحث ناظر است بر اينکه چگونه برخي انواع ادبي همچون تراژدي، حماسه و غزل آن قدر گسترش پيدا مي‌کنند که ويژگي‌هاي درون‌مايگاني آنها براي توصيف ابعاد درون مايه‌اي ديگر انواع ادبي به کار مي‌روند و در مقابل، برخي انواع ادبي همچون رمان، داستان کوتاه، قصيده و مقامه از چنين خصلتي برخوردار نيستند.

57809b1f8825e.PNG

نمود «شخص» به عنوان يك مقوله دستوري در افعال روسي

امیر حسینی

فعل زبان روسي، گونه‌اي از كلام است، كه ويژگي‌هاي دستوري متعددي را بيان مي‌كند، و به لحاظ اين ويژگي‌هاي دستوري ـ نحوي و چگونگي بيان شخص، آن را به گروه افعال شخص دار و افعال بدون شخص دسته‌بندي مي‌كنند. تفاوت اين دو گروه فعلي، در بيان يا عدم بيان ويژگي‌هاي دستوري شخص است. هدف از اين پژوهش، بررسي ابزار بيان مقوله شخص در گزاره‌هاي فعلي جملات روسي است. معني دستوري شخص را گاهي وندهاي فعلي بيان مي‌كنند، كه در اين صورت، ابزار بيان معني شخص دستوري است، و زماني عناصر ديگر جمله، يعني ضماير شخصي، يا اسامي، اين معني را به فعل مي‌دهند، كه آن را ابزار لغوي مي‌ناميم. در زبان روسي ابزار لغوي در بيان اين معني نقش بسيار مهمي دارند، زيرا در برخي شرايط، مثلا نبودن فاعل ظاهري در جمله وندهاي (شناسه‌هاي) فعلي، معني واقعي شخص را نشان نمي‌دهند و در معناي مجازي به كار مي‌روند.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

569355dd5c53b.PNG

بررسی رده‌شناختی متمم‌افزایی در فارسی امروز

فریار اخلاقی

در متمم‌افزایی، یک فعل در جایگاه یکی از وابسته‌های اجباری خود، به جای گروه اسمی، از یک بند استفاده می‌کند و حضور بند مورد نظر برای خوش‌ساخت بودن جمله ضروری است. در پزوهش حاضر، متمم‌افزایی در فارسی امروز، در چارچوب رویکرد نقشی ـ رده‌شناختی و بر پایه پیکره‌ای زبانی مشتمل بر چهل‌هزار جمله از داده‌های طبیعی (نوشتاری) زبان فارسی، بررسی شده است. در رویکرد نقشی ـ رده‌شناختی، فرض اصلی بر این است که ویزگی‌های معنایی فعل بند اصلی نقش عمده‌ای در تعیین ساختار بند وابسته ایفا می‌کنند. در نتیجه، بررسی متمم‌افزایی بر پایه فهرستی از طبقات معنایی فعل‌های متمم‌پذیر شکل می‌گیرد که در چارچوب نظری حاضر عبارت‌اند از: وجهی، مرحله‌ای، بهره‌کشی، (دارای معنای ضمنی مثبت و فاقد معنای ضمنی)، آرزویی، ادراکی، آگاهی، نگرش گزاره‌ای، و نقل قولی و سپس این موضوع بررسی می‌شود که آیا ساختار بند وابسته متممی در هر طبقه معنایی، با ساختار بند خبری غیروابسته تفاوت دارد یا نه و اگر متفاوت است این تفاوت در چیست. ارزیابی این تشابه یا تمایز نیز از گذر بررسی دو متغیر انجام می‌گیرد: یکی صورت فعل بند وابسته (از نظر نمایش یا حذف تمایزات مقوله‌ای زمان دستوری، نمود، وجه و شخص) و دیگری رمزگذاری مشارک‌ها در این بند (از نظر حضور آشکار یا عدم حضور مشارک‌های بند وابسته). در زمینه صورت فعل بند وابسته، بررسی‌ها حامی از این بود که در زبان فارسی نیز در رمز‌گذاری بند وابسته متممی دو راهکار هم‌ترازی/ تنزل‌یافتگی مورد استفاده قرار می‌گیرد و این تقابل به صورت تقابل دو وجه اخباری و التزامی تجلی می‌کند. یافته‌های پژوهش حاضر نشان می‌دهد که سلسله‌مراتب تنزل‌یافتگی در زبان‌ فارسی با سلسله‌مراتبی که مطابق با یافته‌های رده‌شناختی برای این منظور به دست داده شده همسوست. در زمینه رمزگذاری مشارک‌ها نیز بررسی داده‌های زبان فارسی در مورد تمامی روابط متممی نشان داد که در این زبان گرایش غالب حذف فاعل بند وابسته است.

دستور زبان/دستور زبان فارسی
مقاله