هندوستان از دیرباز برای ایرانیان جاذبههای گوناگون داشت. اگر چه دروازههای این سرزمین از عصر غزنویان (367 هجری/ 986 م) به روی اسلام و زبان و ادبیات فارسی گشوده شد (بویل 1380، ص 146)؛ گسترش روابط ایران و هند به روزگار صفویان اتفاق افتاد. در این دوره، همایونشاه بابری، که به دباره شاه تهماسب یکم پناه برده بود(951هجری/1544م)، با حمایت این شاه صفوی مجدداً به تاج و تخت خویش دست یافت (962هجری/1555م). پانزده سال اقامت وی در ایران و آشنایی و انس با فرهنگ و هنر ایرانی ـ اسلامی موجب شد که همایونشاه، در بازگشت خود به هندوستان، بسیاری از ارباب و اصحاب فرهنگ و هنر را با خود همراه سازد. این پژوهش در پی یافتن خط سیر زندگانی، اندیشه و افکار داعیالاسلام از بطن و متن آثار ادبی وی و دریافت پاسخ این پرسشهاست که آیا اقامت طولانیمدت داعیالاسلام در هند به انگیزه پناه بردن به حاشیه امن، در گیرودار رخدادهای سیاسی و اجتماعی عصر مشروطه بود یا اینکه وی سودای دیگری در سر میپروراند؟
در این کتاب کوشیده شده تا درباره نکاتی درباره حافظ و شعر او بررسی صورت گیرد؛ از قبیل: بیان روند زندگانی حافظ برگرفته از متون و منابع معتبر علمی و تاریخی با استفاده از اشعار شاعران نوپرداز معاصر؛ نگاهی به ابعاد و زوایای شخصیت حافظ؛ چرایی تفأل به حافظ و چگونگی تفألزدن؛ تدوین فصلی با نام فرهنگ واژگان اشعار حافظ با بیش از دوهزار واژه؛ فراهم کردن فرهنگ اشارات و تعبیرات عرفانی اشعار حافظ با بالغ بر پانصد واژه.
کتاب «کشف المحجوب» که در واقع پردهگشای اسرار حیات و درون گروهی از عاشقان و شیفتگان جمال محبوب ازلی و ابدی است، جلوهگاه ایمان و ذوق و دانش بزرگمردی است که گرچه شرح کاملی از احوال وی در دست نیست، ولی همین اثر عظیم نماینده وسعت اطلاعات او در علوم قرآنی و احادیث و عرفان است. در این کتاب خلاصهای گویا از شرح زندگی افراد مندرج در کتاب «کشف المحجوب» هجویری ارائه شده و علاقمندان و عرفانپژوهان را در شناخت هرچه بهتر مندرجات کتاب بهویژه شخصیت عارفان و مشایخ راهنما است.