در سیمای آندره بالکونسکی و پییر بزوخوف ـ قهرمانهای اصلی رمان «جنگ و صلح» خصوصیات پیدایش ایده دکابریسم در روسیه متجلی است. این دو راه رشد معنوی خود را ابتدا از نفی سنتهای طبقه اشراف آغاز کرده و در نهایت به این نتیجه میرسند که باید سیستم سرواژ ملغی شود. شخصیت کنستانتین لوین و جستجوهای او بمنظور دستیابی به راه حلی که منجر به آشتی مالک و دهقان شود، نمایانگر این واقعیت است که تولستوی در آن زمان هنوز دیدگاه اشرافی خود را رها نکرده بود. در آثار تولستوی بیش از آثار هر نویسنده دیگری احساس میکنیم که خصوصیات ظاهری انسان با محتوای درونی او به نحو بیسابقهای درهم آمیخته شدهاند.
چخوف نویسندهای سهل و ممتنع مثل خیام است. اصحاب ذوق در نخستین تجربههای شعری خود احتمالاً از سادگی زبان رباعیات وسوسه میشوند و خلق آثاری همطراز را سهل میپندارند؛ اما حاصل کار آنان عمدتاً نومیدکننده است. این کتاب به ترجمه و نقد داستانهایی کوتاه از چخوف اختصاص دارد که در آنها رابطه ساختار و معنا بسیار دقیق است. داستان کوتاه «وانکا» به دلیل حضور مؤثر پسنمایی در ساختار کلی اثر برگزیده شده استک «خوابآلود» حکایت دخترکی است که در تنگنای شرایط فیزیکی ـ ذهنی، کودکی را به قتل میرساند. چخوف در داستان «دانشجو» از طریق تداعی ساختاری، بین حوادث و اشخاص تاریخی از یکسو و حوادث و شخصیتهای داستانی از سوی دیگر رابطه برقرار میکند. «گریشا» بیان و شناخت جهان پیرامون از منظر کودکی خردسال است. «اسقف» بلندترین داستان کوتاه این مجموعه، با وجود شکل رئالیستی خود، عمقی گنگ و تأثیرگذار دارد.
گورکی داستاننویس بشردوستی بود که گنجینه خاطراتش هرگز تهی نشد. این کتاب مجموعهای از بهترین داستانهای کوتاه گورکی است که در اختیار علاقمندان به آثار کلاسیک قرار گرفته است. عناوین داستانهای کتاب بدین ترتیب است: شهر شیطان زرد، با یک معلم اخلاق، استادان زندگی، قلمرو بیزاری، و در ادامه برگزیده نامهها به ویلیام دهایوور و چارلز مویر.
مفهوم «قهرمان مثبت» در جریان توسعه و گسترش ادبیات جهانی تغییرات زیادی داشته است. در آثار ادبی قرن نوزده روسیه، قبل از تولستوی عدهای از نویسندگان کوشش زیادی به خرج دادند تا قهرمان مثبت را در آثار رئالیسم انتقادی جلوهگر سازند. اما خود واقعیت مانع از پیدایش یک چنین قهرمانی شد. برای مثال از «یوگنی اونگین» قهرمان رمان منظوم آ. س. پوشکین میتوان نام برد.