هنریک ایبسن (1906 ـ 1828)، پایه‌گذار رئالیسم در تئاتر اروپا، برای ما چهره آشنائی است. تا کنون تعدادی از آثار او از جمله «براند»، «خانه عروسک»، «دشمن مردم»، «استاد معمار» و ... به فارسی ترجمه شده است و خواننده با شرح زندگی این نمایشنامه‌نویس نروژی آشناست. در اینجا تنها به شرح مختصری در مورد رئالیسم و نحوه نگرش ایبسن نسبت به شخصیت‌پردازی و زبان نمایش در تئاتر رئالیستی و نقش او به عنوان کسی که تئاتر را به صحنه زندگی تبدیل می‌کند، تا همچون منتقدی اجتماعی، بتواند به خود و دیگران بیندیشد، بسنده خواهد شد. رئالیسم در تئاتر اروپا از قرن نوزدهم میلادی آغاز می‌شود؛ آنجا که انسان به عقل ایمان می‌آورد و با اتکا به این سرمایه جدید، خود را حاکم بر سرنوشت خویش می‌داند.

منابع مشابه بیشتر ...

60e9b14ad86f9.png

بحران جهان و بحران رمانتیسم

محمدرضا فشاهی

این کتاب به منزله تحلیل افکار روسو نیست؛ زیرا چنین هدفی در میان نبوده است. هدف تنها عبارت بود از جستجوی «روح روسو» و تأثیر او بر دوران کنونی و طرح یک مسئله که عبارت است از مقابله ایدئولوژیک دو غول تفکر بشریت روسو و مارکس یا به عبارت دیگر مقابله «انگارگرایی» (ایده‌آلیسم) و «واقع‌گرایی» (رئالیسم) در دوران کنونی. در فصل نخست کتاب رمانتیسم، میراث انقلاب و میراث روسو و در فصل دوم رمانیسم جدید و دوران کنونی بررسی شده است.

60294129db67e.png

نقد ادبی: معرفی مکاتب نقد همراه با نقد و تحلیل شواهد و متونی از ادب فارسی

حمیدرضا شایگان‌فر

در این کتاب ابتدا نظریات مهم مکاتب مختلف نقد با زبانی ساده و طرحی منسجم ارائه شده و سپس از دیدگاه خاص هر مکتب، شواهد و آثار شاخصی از ادبیات فارسی نقد و تحلیل شده و در آخر نیز مزایا و همچنین محدودیت‌های اغلب مکاتب برشمرده شده است.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

61a39cc8e1a62.jpg

شش گفتار پیرامون ترجمه متون ادبی

بهزاد قادری

در دو مقاله‌ی نخست این مجموعه: "هرکسی را اصطلاحی داده‌اند" و "داد و ستد فرهنگی با ایبسن" به نکاتی درباره‌ی ترجمه‌ی متون نمایشی اشاره می‌شود. نگارنده در مقاله‌ی نخست که واکنشی است به نحوی ویرایش زبان نمایش‌نامه‌ی "آن شب که تو رو زندان بود"، "نخست تلاش می‌کند میان زبان ادبی و زبان نمایش‌نامه تفاوت قایل شود و سپس ویژگی‌های زبان متون نمایشی را که بیشتر به محاوره و گاه زبان عامیانه گرایش دارد، بررسی کند. در مقاله‌ی دوم ابتدا به این مطلب اشاره می‌شود که مبنا قرار دادن متون انگلیسی این‌گونه آثار (که در اصل به زبان دیگری تالیف شده است) و پیروی مو به مو از این ترجمه‌ها مشکلاتی به بار می‌آورد، هم چنین مترجم باید به نکاتی از قبیل نوع ترجمه‌ی شمال به شمال، شمال به جنوب و.... توجه کند و نیز به این موضوع اشاره شده است که در صورت موجود بودن ترجمه‌های متفاوت از یک متن ادبی، مترجم می‌تواند از تنش موجود میان این ترجمه‌ها به سود خود و برای بازآفرینی در ترجمه‌ی خویش استفاده کند. در مقاله‌ی سوم که "ترجمه‌ی شعر و مساله حفظ امانت" نام دارد، به شیوه‌ها وتدابیر گوناگونی که مترجم باید در ترجمه‌ی شعر به آن‌ها مسلح باشد اشاره می‌شود. در مقاله‌ی چهارم با عنوان "مترجم متون ادبی چه صیغه ایست؟" نقش تازه‌ی مترجم در پیوند با نویسنده‌ی اثر ادبی، سبک آفرینی اثر، برخورد ایدئولوژیکی با متن و نیز جنسیت مترجم بررسی می‌شود. دو مقاله‌ی پایانی این مجموعه، "آینه‌دانی که تاب آه ندارد" و "به تربیت درآوردن نویسنده سرکش" نیز بیشتر به نقد و ترجمه اختصاص دارد. در اولی چند نکته‌ی سبک شناختی ترجمه‌ی "خشم و هیاهو" اثر ویلیام فاکنر، بررسی می‌شود. و در دومی سه ترجمه‌ی متن "پیامبر" نوشته جبران خلیل جبران با هم مقایسه شده‌اند. در این گفتار به این نکته اشاره می‌شود که شاید نتوان هیچ ترجمه‌ی متن ادبی را نسخه‌ی برابر اصل دانست.

فنون ادبی/ترجمه
کتاب
5818f7c811973.PNG

مرگ در پائیز و اوسنه باباسبحان: قصه خاک و هویت

بهزاد قادری

مقایسه دو نوع ادبی متفاوت ـ نمایشنامه و داستان ـ شاید کاری بعید به نظر آید، اما اگر دو «صورت» مختلف در پیش روی داریم، این هر دو «صورت» انسان را میزان و ملاک کار قرار می‌دهند. پس اگر مقایسه‌ای صورت پذیرد به بینش و دیدگاه دو نویسنده متمایل می‌شود: بینش «اکبر رادی» و «محمود دولت آبادی» در مورد قشری از جامعه ما.

هنر/متون نمایشی/نمایشنامه ایرانی پژوهش‌ها/پژوهش در ادبیات داستانی
مقاله