کلیمانجارو کوه برفبسری است به بلندی 19710 پا و گویند که بلندترین کوه آفریقاست؛ قله غربی آن را ماسای نگاژه (خانه خدا) نامند. در نزدیکی قله غربی آن، لاشه خشکیده و یخزده پلنگی یافتهاند؛ اما کسی نمیداند که پلنگ در آن ارتفاع چه میجسته است. این داستان به فارسی ترجمه شده که در این نوشتار نقد این کتاب در دسترس خواننده قرار میگیرد. در نقد این کتاب اشتباهات و سهوها در سه عنوان کلی واژگان، ساختمان (نحو) و سبک بررسی شده است.
سنتاگزوپری در شهر لیون و در یک خانوادهٔ کاتولیک و نخبهسالار متولد گردید. شجرهنامهٔ این خانواده تا چندین قرن قدمت داشت. او سومین فرزند از ۵ فرزند مارتن لوی ماری دو سنتاگزوپری و ویکنتس آندره لوییز ماری دو فونسکلمب بود. پدر وی مدیر اجرایی کارگزاری بیمه بود که در ایستگاه قطار بر اثر سکته، قبل از چهارمین سال تولد آنتوان درگذشت. آنتوان در سال ۱۹۳۱ با کانسوئلو سنتاگزوپری ازدواج کرد. سنتاگزوپری تا قبل از جنگ جهانی دوم، خلبان تجاری موفقی بود که در خطوط پست هوایی میان اروپا، آفریقا و آمریکای جنوبی به فعالیت میپرداخت اما با آغاز جنگ، هر چند از دیدگاه سن و وضعیت سلامتی در شرایط مطلوبی نبود اما به نیروی هوایی فرانسه آزاد در شمال آفریقا پیوست. در ماه ژوئیه ۱۹۴۴ هواپیمای او در یک پرواز شناسایی بر فراز دریای مدیترانه ناپدید شد و اعتقاد بر این بود که در همان زمان کشته شدهاست. سنتاگزوپری برندهٔ جوایز ادبی معتبر فرانسه و همچنین برندهٔ جایزهٔ کتاب ملی آمریکا گردید. عمده شهرت وی به واسطه کتاب شازده کوچولو و نوشتههای تغزلی او با عنوان زمین انسانها و پرواز شبانه است. آثار او، از جمله کتاب شازده کوچولو به ۳۰۰ زبان و گویش ترجمه شدهاست.
اگر این جمله بارگاس یوسا را بپذیریم که ادبیات آتش است، نقش ادبیات فرانسه، به ویژه رمان فرانسه را در ادبیات جهان، نمی توان نادیده گرفت و به سادگی از کنار آن گذشت. به راستی چه کسانی بهترین رمان های فرانسه را نوشته اند؟ شما چند نفر از نویسندگان فرانسه را می شناسید؟ آیا می دانید نویسندگان بسیار توانایی در میان رمان نویسان فرانسه هستند که حالا مرده اند و ما حتی نامشان را نشنیده ایم؟ این کتاب یک دایره المعارف رمان شناسی است، ما را از یک قرن رمان فرانسه عبور می دهد و در کنار آخرین نویسندگان رمان نو می نشاند در کنار نویسندگانی که هنوز زنده اند و می نویسند. کتاب "ادبیات داستانی فرانسه در قرن بیستم" برای همه کسانی است که می خواهند ادبیات جهان را خوب بشناسند.
اساس این کتاب ترکیبات فعلی بسیار پرشمار در زبان انگلیسی است که معنی آنها بهآسانی از کلمات متشکل از آنها قابل استنباط نیست. هرکجا امکانپذیر بوده، هر دو مثال معلوم و مجهول داده شده است. چون در این کتاب نکات دستوری آمده است، اطلاع از دستور زبان فارسی و انگلیسی به درک بیشتر خواننده کمک میکند.
مولف در پیشگفتار کتاب "استعاره و ترجمه" میگوید: "اینجانب حین تالیف و تحقیق و ترجمه مطالبی گرد آوردم که بتواند تا حدی راهگشای این رشته باشد.کتاب با "روششناسی پیشنهادی ارزیابی ترجمه ادبی" شروع میشود که بحثی کلی در ارزیابی ادبی است. در ایران معمولا انتقاد از ترجمه، خالی از حب و بغض نیست، بیشتر نظریست و سلیقهای و عاری از معیارهای ملموس. اگر هم به ندرت چنین باشد، حداکثر از سه سطح واژگان، دستور، و سبک فراتر نمیرود. در این گفتار برآنیم تا با استفاده از روششناسی پیشنهادی کارمن والروگارسس و دیگران بالاخص پیترنیومارک نوعی روششناسی برای ارزیابی ترجمه ادبی پیشنهاد نماییم تا اظهارنظرها در مورد ترجمه منطقی، مستدل، ملموس و قابل اعتماد باشد نه سراسر دشنام یا تعریف و تمجید یا راه میانه و محافظهکارانه یکی به میخ و یکی به نعل زدن......