داشغانه گونه دیگر داشخانه، به معنی «کوره یا محل آجرپزی و سفالپزی و مانند اینها» است (ـ لغتنامه دهخدا، ذیل «داش»). داشخانه اگر چه از نظر ضبط و معنی در قطعه مذکور درست است، اما در هیچ یک از نسخههای دیوان مسعود سعد دیده نمیشود. اگرهم داشخانه در کنار داشغانه در برخی از نسخهها آمده بود، باز هم اصالت آن جای تردید داشت، زیرا کمتر کاتبی است که صورت آسانتر داشخانه را به صورت دشوار داشغانه برگرداند، در حالی که عکس آن محتملتر است. داشخانه در فرهنگ سخن ضبط شده و در برخی از متون نیز به کار رفته است.
این کتاب دارای چهار فصل و مجموعا دربرگیرنده زندگی و آثار ۲۲۷ نفر از پارسی سرایان قفقاز است. هر فصل به شاعران یک منطقه قفقاز (آران، ارمنستان، داغستان، گرجستان) اختصاص یافته است. نخستین شاعری که زندگی و احوالش در این مجموعه معرفی شده، «ابوالعلای گنجه ای» متوفی به سال ۵۵۴ ه.ق و آخرین آنها، «ناظم ایروانی» متولد سال ۱۳۴۲ ه. ق است. در پایان کتاب نیز فهرست ماخذ و منابع به ترتیب الفبایی تخلص یا نام مولفان آمده است.
وجود فرهنگهای بسامدی و واژهنما برای آثار ادبی، امروزه دیگر نهتنها امری ضروری بلکه از امور ناگزیر در این باب است. بدون اطلاعات دادهشده در این فرهنگها، هرگونه تحقیق حتی در جزئیات کاستی دارد و قابل اطمینان نیست، چه رسد به تحقیقاتی نظیر سبکشناسی یک دوره یا بررسی تاریخ زبان یا نوشتن تاریخ ادبیات مستند و درست. در این فرهنگ همه واژگان موجود در غزلیات سعدی برحسب حروف الفبا فهرست شده است. کلمات اصلی عنوان قرار گرفته است. در اسم و صفت، صورت مفرد کلمه عنوان قرار گرفته و صورتهای دیگر مثل جمع و معنادار صفت تفضیلی یا در اتصال به ضمیر یا یکی از انواع «ی» بعد از صورت ساده کلمه آورده شده است.
در دیوان اشعار ناصر خسرو، تصحیح مجتبی مینوی و مهدی محقق، قصیدهای است که در آن شاعر به پند و اندرز میپردازد و بدیهای زمانه و دنیا را برای او بازگو میکند و در پایان او را به دین و دانش فرا میخواند. معنیای که مظاهری برای «شعرهای زنانه» به دست داده است، صحیح نیست. «شعرهای زنانه» به معنی «غزل» در هیچ فرهنگ لغتی ضبط نشده است و شاهدی برای آن در متون وجود ندارد. وی درباره «شعرهای زنانه» توضیحات بیشتری نداده و به این مطلب که چگونه به چنین معنیای رسیده نپرداخته است.
مثنوی حدیقهالحقیقه و شریعهالطریقه سنایی، شاعر قرن ششم، از مشهورترین آثار عرفانی و حکمی و کلامی و مملو از معارف الهی است. از آنجا که سنایی این کتاب را به نام بهرامشاه غزنوی، ملقب به فخرالدوله، سروده است، حدیقه را فخرینامه نیز نامیدهاند. سنایی در این کتاب مضامین عرفانی و حکمی را از طریق تمثیل و داستان توضیح میدهد. همانگونه که میدانیم سنایی شعر عرفانی را متحول ساخت و با شعر اوست که مضامین عرفانی و تصوف به شعر فارسی راه مییابد و مدحو وصف، که تا آن زمان یکهتاز میدان نظم فارسی بود، محدود میشود. به سخن دیگر، سنایی پایهگذار شعر عرفانی است و آثار او تأثیر بهسزایی بر شاعران بعد از خود، بهویژه مولانا و عطار، گذاشت. سنایی در مثنویهای خود به معانی و الفاظ دشوار و مسائل مختلف علمی و عرفانی و فلسفی میپردازد و از این رو بسیاری از ابیات او دیرفهم است و نیاز به توضیحات و شرحهای بسیاری دارد.