پژوهشهای ادبیات تطبیقی در ایران گرفتار مشکل بزرگ عدم آشنایی پژوهشگران با نظریهها و روش تحقیق در این رشته است. در هر حوزه از دانش، طرح نظریات جدید و رد یا اصلاح نظریههای پیشین به پیشبرد آن حوزه کمک میکند. متأسفانه در ایران، به علت مغفول ماندن این رشته و بیتوجهی به نظریههای جدید، «اغلب پژوهشهای صورت گرفته یا فاقد چهارچوب نظریاند یا نهایتاً در حیطه نظریههای پوزیتیویستی (اثباتگرایانه) قرن نوزدهم اروپا باقی میمانند. عدم آشنایی با نظریههای ادبیات تطبیقی ـ اعم از سنتی و نو ـ به عدم آشنایی با روشهای علمی تحقیق میانجامد.
کتاب گزارش نامه ایران شامل چهار بخش است که این کتاب بخش نخست آنرا شامل می شود و موضوع این بخش درباره گزارش ایران پیش از اسلام است که توسط مهدیقلی هدایت در سال 1317 تالیف شده است
از 16 تا 18 مرداد ماه 2535 شاهنشاهی، مشهد میهماندار گروهی از نیکوکاران و اعضای کمیته های جنبش ملی نیکوکاری و وابستگان این جنبش ملی بود که برای برگزاری نخستین همایش آموزشی جنبش ملی نیکوکاری شهر مقدس مشهد را برگزیده بودند.
نوشتار پیشرو به معرفی و نقد مقاله «جنسیت، قدرت و کاربرد زبان از دیدگاه تاریخگرایی نوین در گلنگری گلن راس اثر دیوید ممت» نوشته فاضل اسدی امجد و یاسر ذوالفقاری میپردازد و تلاش میکند از این راه برخی چالشهای پژوهشهای نقد ادبی را بهطور کلی و رویکرد تاریخگرایی نو را به طور خاص بیان کند. اگر چه این رویکرد چندان نو نیست و زمان زیادی از پیدایش آن میگذارد، در ایران رویکرد تازهای به شمار میرود و برای بسیاری از پژوهشگران پدیده ناآشنایی است. یکی از دلایل این ناآشنایی، نبود منابع فارسی ـ اعم از تالیف و ترجمه ـ در این حوزه است که همت استادان و خبرگان فن را میطلبد. این ناآشنایی به همراه برخی پژوهشهای غیراصولی به برخی کجفهمیها درباره این رویکرد دامن میزند. در نوشتار حاضر، مقاله نام برده از چهار دیدگاه نقد شده است: نظری، کاربردی، ارتباط عنوان مقاله با موضوع مورد پژوهش و معادلگزینی واژهها.
ادبیات تطبیقی در مقایسه با دیگر رشتههای علوم انسانی دانشی نوپاست که از لحاظ کمی و کیفی با گسترش روزافزون مواجه است. با بررسی تاریخچه این دانش آشکار میشود که شروع آن از فرانسه بوده و سپس به سایر کشورهای اروپایی انتقال یافته و در طول عمر کوتاهش دستخوش تغییرات بسیار شده است. تغییر رویکرد پژوهشهای ادبیات تطبیقی از رویکرد دوتایی به پژوهشهای بینارشتهای و رهایی از حصار تنگ تأثیر و تأثر، ترکیب آن با رشته مطالعات فرهنگی و تولد رشته مطالعات تطبیقی ادبیات و فرهنگ مبین رشد کیفی این دانش است. اولین کرسی ادبیات تطبیقی در سال 1861 ـ حدود یک قرن و نیم قبل ـ رسماً در ایتالیا تأسیس شد و به تدریج در سایر کشورهای غربی نیز به وجود آمد.