تصحیف را از دو منظر ـ منظر رسمالخط فارسی و منظر بلاغی ـ میتوان تعریف کرد و تعریف دوم ریشه در تعریف اول دارد. اصطلاح تصحیف را، پیش از آنکه در کتابهای بلاغی آید، ادیبان و زبانشناسان و فرهنگنویسان، غالباً در کنار تحریف، فراوان به کار بردهاند. حمزه بن حسن اصفهانی (وفات: 360) شاید نخستین کسی بوده باشد که کتابی مستقل درباره تصحیف نوشته است.
نويسنده در اين كتاب نظريه تازهای را درباره شيوه خط فارسی ارائه كرده است. چون ناشر اعتقاد دارد كه ارائه هرچه بيشتر نظريات گوناگون در اين زمينه شايد بتواند به پايان بخشيدن به اين آشفته بازار كنونی در مورد رسمالخط فارسي ياری رساند، از انتشار آن استقبال كرده است. نویسنده در این کتاب نظریه تازه ای را درباره شیوه خط فارسی ارائه کرده است. چون ناشر اعتقاد دارد که ارائه هرچه بیشتر نظریات گوناگون در این زمینه شاید بتواند به پایان بخشیدن به این آشفته بازار کنونی در مورد رسم الخط فارسی یاری رساند، از انتشار آن استقبال کرده است. از آنجا که موضوع کتاب (و بنابراین شیوه خط فارسی بکار رفته در آن) مستلزم حفظ رسم الخط پیشنهادی ایشان بوده، رسم الخط ناشر اعمال نشده است. لازم به ذکر است ناشر خود بر پایه آخرین شیوه نامه های موجود و برای حفظ یکدستی در آثار منتشره خویش، شیوه نامه خاص خود را دارد که با پیشنهادهای ایشان لزوما سازگار نیست.
در فن آرایش سخن و صنایع بدیعی "سوال و جواب" را یکی از محسنات بدیع معنوی به شمار آورده اند و آن چنان است که شاعر در بیتی و یا چند بیت و یا بیش از آن، سخن خود را به صورت پرسش و پاسخ موضوع می کند و این تفنن ادبی، گاه چندان به درازا میکشد که از آغاز تا پایان یک قصیده طولانی را نیز دربر میگیرد. کتاب حاضر که "گفتگو در شعر فارسی" نام دارد بیشترین اشعاری را که تاکنون به شیوه پرسش و پاسخ سروده شده اند، شامل میشود.
علمای عروض واحد وزن شعر عربی را بهدرستی بیت دانستهاند. علمای عروض فارسی نیز به پیروی از عروض عربی واحد وزن در شعر فارسی را به بیت به شمار آوردهاند، اما این امر باعث ایجاد آشفتگیهایی در علم عروض فارسی شده است. این نابسامانی قرنهای متمادی در عروض سنتی وجود داشت تا اینکه بنیانگذاران عروض جدید در پی اصلاح ساختار علم عروض فارسی متوجه شدند که بنا به دلایلی بیت نمیتواند واحد وزن شعر فارسی باشد و این مصراع است که برخلاف عروض عربی واحد وزن شعر فارسی است. همچنین برخی تفاوتهای اساسی میان ویژگیهای وزن شعر عربی و فارسی ریشه در تفاوت واحد وزن در میان آنها دارد. چنین به نظر میرسد که دلیل اساسی تفاوت میان واحد وزن در شعر عربی و فارسی ناشی از تفاوتهای زبانی موجود میان عربی و فارسی است که در وزن شعر و به تبع آن در واحد وزن نمایان شده است. ما در این نوشته سعی کردهایم تا ابتدا دلایل درستی بیت به عنوان واحد وزن شعر عربی را ذکر کنیم، سپس دلایل نادرستی بیت را به عنوان واحد وزن در شعر فارسی بررسی نماییم تا معلوم شود که چرا به جای بیت، مصراع به عنوان واحد وزن شعر فارسی صحیح تر و مناسبتر است. ناگفته پیداست از آنجایی که این نوشته در ضمن مباحث عروض تطبیقی میگنجد، روش ما نیز روش تطبیقی است.
در این مقاله به نوعی ساختارشکنی و سنتگریزی در مثنوی معنوی پرداخته شده و نویسنده، آنرا با سایر آثار بزرگ ادبیات فارسی مقایسه کرده است. این مقوله معطوف است به نحوی شروع مثنوی که برخلاف دیگر آثار ادبی فارسی به جای اینکه سخن با نام خدواند، نعت رسول اکرم و سایر بزرگان دین آغاز شود و در شکوائیه معروف از زبان نی، نهفتههای روح انسان از جانب کسی بازگفته میشود که به والاترین تجربههای عرفانی دست یافته است و او، کسی نیست جز مولانا جلال الدین بلخی، با توجه به نکته محوری فوق، تعریف جامع و کاملی از «ادب»داده میشود و نویسنده، صلای بیادبی در آغاز مثنوی را نیز نوعی عرض ادب در پیشگاه خداوند تعبیر و تفسیر میکند که مولوی در شکوائیه خود به زیباترین شکل باز گفته اشت. در این مقاله، گذشته از مثنوی و دیوان شمس از منابع معتبری چون تمهیدات عین القضاة، مناقب العارفین شمس الدین احمد افلاکی نیز بهره گرفته شده است.