سنت «چراغ روشن‌کنی» یکی از باشکوه‌ترین آیین‌های مذهب جماعت اسماعیلی بدخشان تاجیکستان، افغانستان و شمال پاکستان است که در میان اهالی این مناطق با نام‌های «دعوت»، «دعوت پیر شاه ناصر» و «چراغ‌ روشن‌کنی» معروف است. درباره تاریخ پیدایش این آیین و فلسفه آن اختلاف‌نظر وجود دارد. برخی چون برتلس و ا. خماروف بر این باورند که «چراغ‌ روشن‌کنی» تاریخ خیلی قدیمی داشته و از آیین مهرپرستی و دین زردشتی برای اسماعیلیان به میراث مانده است. محقق پاکستانی، عزیزالله نجیب، برعکس مدعی است که این سنت با دین زردشتی ارتباطی ندارد و برخاسته از تشیع اسلامی است. نتایج این مقاله درخصوص این موضوع حاکی از آن است که اولاً سنت «چراغ روشن‌کنی» به آیین مهرپرستی و زردشتی هیچ ارتباطی ندارد؛ زیرا در اوستا هیچ اشاره‌ای به این موضوع نشده است؛ همچنین با توجه به ممنوعیت آیین‌های ادیان پیش از اسلام در قرآن مجید و احادیث و سخن امامان، به‌جا آوردن این سنت‌ها ازسوی پیروانشان غیرممکن است. نکته دیگر اینکه متن کنونی «چراغ‌نامه» به زبان فارسی و در دوره صفویان مرتب شده و مناجات در وصف ناصرخسرو در قرن‌های اخیر بدان اضافه شده است. نکته آخر این است که «چراغ‌نامه» به قلم ناصرخسرو تعلق ندارد؛ زیرا در دیوان اشعار او این مناجات وجود ندارد.

منابع مشابه بیشتر ...

655a29f25d262.jpg

تركستان درتاريخ : نگرشي بر تركستان در نيمه دوم قرن نوزدهم

اراز محمد سارلی

ترکستان،این سرزمین که امروزه از آن با عنوان آسیای میانه یا آسیای مرکزی یاد می‌شود، ناحیه‌ای پهناور بود که از شمال به سیبری، از جنوب به افغانستان و هند و تبت و ایران ، از شرق به مغولستان، و از غرب به دریای خزر محدود بوده است.پس از این که روس‌ها به سال ۱۸۶۰م. شهر ترکستان در شمال تاشکند را به تصرف درآوردند، نام آن را به اشتباه بر همه مناطق تحت تصرف نهادند و از آن هنگام، زمین‌های ماوراء النهر بدین نام معروف شد. اما نام ترکستان در نوشته‌های مربوط به قرن‌ها پیش از این تاریخ وجود داشته و بخشی گسترده از آسیای میانه به این نام خوانده می‌شده است. سرزمین ترکستان در طول تاریخ دستخوش فراز و نشیب‌های فراوان شده و حکومت‌های متعدد بر آن حکم رانده‌اند. مسلمانان پس از فتح سرزمین‌های فارس و خراسان به سال ۹۴ق. به سوی ماوراء النهر روی آوردند و سرزمین‌های این مناطق را نیز فتح کردند تا این که به سال ۹۵ق. به فرماندهی قتیبة بن مسلم باهلی به کاشغر، پایتخت ترکستان شرقی، رسیدند....

6509b2cb01eac.jpg

اسماعیلیان در تاریخ‌

برنارد لویس

اسماعيليان در تاريخ، ترجمه مقالات و آثار گروهى از محققین شرق و غرب پيرامون فرقه اسماعيليه است كه به قلم «يعقوب آژند» به فارسی برگردان شده است. کتاب، مشتمل بر مقدمه مترجم و هفت بخش است كه گاه در ضمن فصل‌هایى نگارش شده و گاه مانند بخش پنجم فاقد هرگونه عنوان فرعى است. مباحث این کتاب از منابع مختلف جمع‌آورى شده و به‌صورت سال‌شمارى تاريخ اسماعيليان تنظيم گرديده است. کتاب با نمودارى درباره نهضت اسماعيليان در جهان اسلام آغاز شده است. این نهضت كه از حدود سال 148ق، پس از فوت اسماعيل پسر امام صادق(ع) به وقوع پيوست، در مناطق مختلف جهان اسلام با استفاده از فرهنگ بومى هر منطقه، صبغه محلى خاصى به خود گرفت. حركت‌هاى سياسى و نظامى آنان در پى دعوت گسترده‌اى انجام شد كه باعث توسعه و نفوذ آن در مناطق مختلف دنياى اسلام گرديد. آنان از عراق، خوزستان، سوريه، مصر و يمن گرفته تا خراسان، ماوراءالنهر، آسياى میانه و هند را زير پوشش تبليغى خود گرفتند و در هر ناحيه، دولتى تشكيل دادند كه بنا به دلايل فرهنگى، جغرافيايى و سياسى و غيره متمايز از یکديگر بود. در این کتاب سعى شده حركت‌هاى سياسى، نظامى، فكرى و اجتماعى اسماعيليان در سرتاسر جهان اسلام، از ديدگاه اسماعيلى‌شناسان معروف، مورد بحث و بررسى قرار گیرد