این اثر پژوهشی بسیار ارجمند و عمیق درباره تاریخ زبان فارسی در دوره اسلامی است و سدههای نخست هجری را در برمیگیرد. منابع گسترده این پژوهش کمتر جای برای چون و چرا میگذارد نمونه چنین پژوهشی در زبان فارسی با این موضوع ویژه سابقهای نداشته است. اگر چه بیشتر از اینها کتاب «دوره عربی زبانی در ادبیات فارسی» نوشته نظامالدین زاهداف، پژوهشگر روسی با ترجمه خانم پروین منزوی منتشر شده بود. آن کتاب چنانکه از نامش پیداست، تنها سدههای دوم و سوم را دربردارد و فقط اشارههای مختصری به چالشهای میان دو زبان فارسی و عربی دارد.
فرهنگ نویسی کاری دقیق، صبرآزما، پرزحمت و پیچیده به شمار می آید؛ ولی فرهنگ نویسان فارسی در هند با دلایل گوناگون همت بدان گماشته اند و در این کار سترگ نامهای پرآوازه را برای خودشان حفظ نموده اند. در رگویدا آمده است: «نیاکان پارسیها با هندیان پیوند و ارتباط داشتند.» پرفسور مکس میلر(MILLER) عقیده داشته است که: «نیاکان پارسیهای نخستین درهندوستان زندگی میکردند و پس از آن به ایران و قندهار هجرت کردند.»
مولف در باره انگیزه تالیف کتاب می گوید: چنین گوید بنده عاری ،کارتراش ایام بیکاری که باری من نه شاعرم نه نویسنده ، نه انتقاد نویس و نه شعر شناس و بلکه تنها به خاطر علاقه به شعر و فهم هرچه فهمیدنی تازست ، بسیاری و نه همه آثار شاعران همزمانم را میخواندم و چون در فهم برخی نکات و الزاما رفع برخی اشکالات گرفتار می شدم روی به این دوست و آن دوست می آوردم و بالاخره به برخی نوشته ها کشیده شدم و چون در هیچ جا جواب سوالات خود را علی الخصوص در مورد زبان شاعران امروز نیافتم و به علاوه خود به خاطر کار و نیز رفع بیکاری با زبان مادریم بسیار کوشیده بودم ، بر آن شدم که در این باره آنچه را به نظرم می رسد بنویسم و به نظر خداوندان بینایی و خرد برسانم.
یکی از درونمایههای عمده ادبیات مشروطه ناسیونالیسم یا وطنگرایی است. البته این درونمایه را حتی در بینش سیاسی و اجتماعی. باید فرع بر امر دیگری دانست؛ امری که در دوره مشروطه پدید آمد، با همه ویژگیهای خاص خودش. این خود یک چرخش بود اما تابعی بود از چرخش عمده و اصلی دیگری که در ذهنیتها فراگیر شده بود و یکی از فرعیاتش همان ناسیونالیسم بود؛ یعنی درونمایه و تفکری که تا آن زمان در شعر فارسی با آن مفاهیم، اصلاً سابقه نداشته است.