کلیله و دمنه به دلیل ویژگی‌های منحصر به فرد داستانی و تعلیمی، نه فقط در ادبیات ایران، بلکه در تاریخ ادبیات جهان از شهرت و اعتبار خاصی برخوردار است. این کتاب برایند تبادلات فرهنگی میان تمدن‌های بزرگ شرق (هند، ایران و اسلام) است. درون‌مایه اصلی کلیله و دمنه اغلب مفاهیم اخلاقی و سیاسی است. این مفاهیم در لایه‌های مختلف (روساخت و زیرساخت) به هم پیوند خورده و اثری پدید آورده است که به سختی می‌توان در آن حد و مرز اخلاق و سیاست را از یکدیگر بازشناخت. با این حال، تأمل و بازنگری در محتوای کلیله و دمنه نشان می‌دهد برخلاف تصور اولیه، جدال تاریخی اخلاق و سیاست در بخش‌های مختلف این اثر جریان دارد. با تقسیم‌بندی کتاب به دو لایه روساخت و زیرساخت می‌توان این جدال را آشکارتر کرد. تعمد نویسنده/ نویسندگان کلیله و دمنه به لزوم تلسط اخلاق بر سیاست باعث شده است هر داستانی به نتایج اخلاقی خاصی منجر شود؛ اما در خلال داستان و به ویژه زیرساخت، شخصیت‌هایی مشاهده می‌شوند که همچون ماکیاولی به اخلاق‌زدایی از سیاست اعتقاد دارند. به همین دلیل، شباهت‌های زیادی میان اندیشه‌های ماکیاولی و درون‌مایه برخی داستان‌ها و شخصیت‌های کلیله و دمنه دیده می‌شود. این مقاله می‌کوشد به نقد اخلاق‌گرایی کلیله و دمنه و همچنین چالش و تضاد میان نظریه‌های اخلاق ـ که اغلب در روساخت جای دارند ـ با رفتارها و کنش‌های فردی و سیاسی ـ زیرساخت ـ بپردازد و در حد امکان علل و نتایج چالش‌های اخلاقی متن را بررسی کند.

منابع مشابه بیشتر ...

654a3e292ca79.jpg

رهنما یا شرح کلیله و دمنه

محمد آصفی

کَلیله و دِمنه نوشتهٔ ویشنا سرما کتابی است از اصل هندی که در دوران ساسانی به زبان پارسی میانه ترجمه شد. کلیله و دمنه کتابی پندآمیز است که در آن حکایت‌های گوناگون (بیشتر از زبان حیوانات) نقل شده‌است. نام کتاب از دو شغال به نام «کلیله» و «دمنه» گرفته شده که قصه‌های کتاب از زبان آن‌ها گفته شده‌است. بخش بزرگی از کتاب اختصاص به داستان این دو شغال دارد. اصل داستان‌های آن در هند و در حدود سال‌های ۵۰۰ تا ۱۰۰ پیش از میلاد به وقوع می‌پیوندند. مجتبی مینوی دربارهٔ این کتاب می‌گوید: کتاب کلیله و دمنه از جمله آن مجموعه‌های دانش و حکمت است که مردمان خردمند قدیم گرد آوردند و «به هرگونه زبان» نوشتند و از برای فرزندان خویش به میراث گذاشتند و در اعصار و قرون متمادی گرامی می‌داشتند، می‌خواندند و از آن حکمت عملی و آداب زندگی و زبان می‌آموختند. کلیله و دمنه در واقع تألیفی است مبتنی بر چند اثر هندی که مهم‌ترین آن‌ها پنجه تنتره به‌معنی پنج فصل و به زبان سانسکریت است که توسط فیلسوف بیدبا و به‌دستور پادشاه هندی دبشلیم نوشته شده‌است. در روایات سنتی برزویه «مهتر اطبّای پارس» در زمان خسرو انوشیروان را مؤلف این اثر می‌دانند. نام پهلوی اثر کلیلگ و دمنگ بود. صورت پهلوی این اثر هم‌اکنون در دست نیست و در طول سالیان از بین رفته‌است؛ اما ترجمه‌ای از آن به زبان سریانی امروز در دست است. این ترجمه نزدیک‌ترین ترجمه از لحاظ زمانی به تألیف برزویه است.

64f9e5f92ea64.jpg

پنچاکیانه یا پنج داستان (برگردان مستقیم از متن سانسکریت به زبان فارسی)

در تاریخ فرهنگ و تمدن بشر، کمتر کتابی است که چون مجموعه حکایات پندآمیز (کلیله و دمنه) شهرت و محبوبیت داشته باشد و سرگذشتش این چنین با حوادث و اتفاقات تاریخ آمیخته باشد. نام اصلی کتاب پنج حکایت (پنجا تنتره) بود اما در جهان اسلام بنام کلیله و دمنه معروف شد. ترجمه عربی این کتاب به سوی غرب رفت و اکنون ترجمه های گوناگون که در سراسر جهان متمدن پراکنده شده و میلیونها نفر کودک و پیر و جوان به خواندن آن می پردازند همه از این مادر زاده شده اند، در شرق جهان اسلامی در عصر درخشان فرهنگ و ادب ایرا ن دوران سامانیان رودکی نخستین شاعر بزرگ پارسی گوی کلیله و دمنه را به شعر پارسی برگرداند. بار دیگر در نیمه دوم قرن دهم هجری در هنگام پادشاهی اکبر امپراطور مغولی هند بر پایه همان ترجمه های فارسی کلیله و دمنه کتاب عیار دانش تکوین یافت و سپس در اواخر همین قرن به فرمان اکبر، مصطفی خالقداد عباسی، که سانسکریت میدانست و قبلا چند کتاب از این زبان به فارسی ترجمه کرده بود، مامور شد که متن سانسکریت پنچاکیانه را به فارسی برگرداند. فرمان امپراطور جامه عمل به خود پوشید و کار ترجمه در آغاز قرن یازدهم پایان یافت و اکنون نسخه منحصر به فرد این ترجمه که علاوه بر اصالت چندین حکایت بیشتر از مجموعه نخستین دارد در موزه ملی دهلی نو نگهداری میشود....

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

595b47f2557c8.PNG

غالب دهلوی و علوم متداول در شعر

ناصر نیکوبخت

میرزا اسدالله خان غالب دهلوی (1212 ـ 1258 هـ) از برجسته‌ترین سخن سرایان خوش قریحه فارسی‌گوی و صاحب سبک قرن سیزدهم هجری شبه قاره هند است که در ترویج و توسعه زبان فارسی سهمی بسزا دارد. هر چند که اجداد غالب از ایبکیان ترک‌نژاد سمرقندند، خود غالب در لاهور و دهلی نشو و نما یافته و تحت‌تأثیر سخنوران نامی آن دیار از جمله بیدل، فیض، ناصر علی سرهندی، حزین لاهوری، گرامی کشمیری و .... به شیوه استادان سلف، به نظم سخن فارسی همت گماشته است. ذوق و قریحه سرشار و نبوغ فوق‌العاده غالب در نظم سخن و آشنایی وی به انواع علوم پیشینیان، او را در ردیف شاعران بزرگ پارسی‌گو قرار داده و بحق یکی از مصادیق سخن نظامی عروضی سمرقندی است که «شاعر باید که سلیم‌الفطره، عظیم‌الفکره، صحیح الطبع، جیدالرویه، دقیق‌النظر» باشد.

پژوهش‌ها/پژوهش‌ در شعر و شاعران
مقاله
58e4676254d3f.PNG

قضا و قدر در مثنوی معنوی

ناصر نیکوبخت

موضوع قضا و قدر و جباریت و قهاریت خداوند از جمله موضوعات پیچیده کلامی است که همواره در طول تاریخ مذاهب، اذهان بسیاری از متکلمان و عالمان دیدن را به خود مشغول داشته است و چه بسیار دستاویز جبری مذهبان، حکام جور و کاهلان قرار گرفته است. آنچه در بادی امر از قضا و قدر استنباط می‌شود این است که خداوند به قلم تقدیر، سرنوشت هرکس را در ازل مقدر و مشخص کرده است و آنچه بندگان به اختیار یا بدون اختیار انجام دهند یا دیگران نسبت به آنان انجام دهند، مطابق سرنوشت و حکم دستوری است که از قبل مشخص شده و باید همان واقع شود و بدون کم و کاست واقع خواهد شد. بنابراین آدمی سخره تقدیر است، جز آنچه باید واقع شود، واقع نمی‌شود و تلاش و جد و جهد و چاره‌اندیشی، حزم، احتیاط و حذر و دعا و وسایط دیگر نمی‌توانند مانع و دافع قضای محتوم شوند.

مشاهیر ادبیات فارسی/مولوی/پژوهش درباره مولوی
مقاله