«ارجاع» عبارت است از عمل رجوع دادن خواننده از نقطهای در متن به جایی دیگر به وسیله نشانهای که وی را دعوت میکند تا برای یافتن اطلاعی خاص به جایی مشخص رجوع کند. ارجاع به خودی خود و اغلب برای یافتن اطلاعی محتوایی خواننده را به شیوهای کما بیش صریح و مشخص به داخل خود متن یا خارج از آن راهنمایی میکند. در فرهنگها، ارجاعها داخل خود متن هستند و برای این به وجود آمدهاند که خواننده را به جایی دیگر در متن فرهنگ رجوع دهند.
«فرهنگ رشیدی» از جمله چند فرهنگ فارسی معروف است. این کتاب اثری است از سیدعبدالرشید تتوی. این کتاب ظاهرا نخستین فرهنگ انتقادی فارسی است که در سال 1064 قمری نوشته شده است. نویسنده بعد از دیباچه، با رعایت حروف تهجی اول و دوم، فرهنگ لغتی در 25 باب ترتیب داده است. منابع اصلی نویسنده، فرهنگ جهانگیری و فرهنگ سروری بوده است. او با تلخیص فرهنگهای پیشین و اصلاح بدخوانیها و نقد لغات و شواهد، طرحی نو در فرهنگنویسی درانداخته است. نویسنده بعد از آوردن لغات، استعارات هر باب را ذکر کرده که البته شمار زیادی از آنها در زمره کنایات میگنجد.
در توصیفهای دستوری موجود تقابل دوگانهای بین فعلهای تک واژهای و فعلهای چند واژهای تحت عنوان فعل ساده/ فعل مرکب وجود دارد. استفاده از اصطلاح پوششی فعل مرکب برای همه زنجیرههای فعلی که بیش از یک واژه دارند، باعث میشود نکتههای بسیار ظریفی در خصوص ساختار درونی آنها از نظر دور بماند. به دلیل گستردگی بحث و همچنین تنوع فعلهای چندواژهای، بیشک در اینجا مجالی برای بررسی همه آن فعلها نخواهد بود. بنابراین به منظور آنکه بتوان نمونهای تقریبا گویا از امکانات متعدد موجود در زبان فارسی در خصوص ساختن فعلهای چندواژهای داشته باشیم به بررسی توالیهایی میپردازیم که در پیشینه تحقیقات در مورد فعل مرکب فارسی در خصوص وضعیت آنها به عنوان فعل مرکب اتفاق نظر نسبی وجود دارد.