و مادربزرگ قلیان را پس زد و گفت: کسی اینجا نبود، کسی اینجا نیومد، هیچکس به فکر اینجا نیست، هیچکس! تو خانه کارون هستم. کارون پدر شاسب داستان بازگشت عطر گل را میبینم پشت چرخ خیاطی نشسته است و مشغول کار است و مادربزرگ دست به هم میساید: «سوخته روزگارم شاسب». آیا مادربزرگ، بیبی سلطنت، عطر گل و خاور نیست؟ ننه امرو، خالد و یا بلقیس و بیبی حکیمه نیست که زنجیری که جهان این زنان ـ زنان این داستانهای محمود را به هم پیوند میزند. حلقه در حلقه دلهره خفقان است و رنج کار به هم پیوند میزند.
داستان در مورد دختری جوان به نام گلناز است که عاشق پسری به نام سرور میشود ولی پدرش به دلیل مشکل مالیاش او را مجبور میکند که با یک بازاری پیر به نام مشهدی عباد ازدواج کند….
عباس یمینی شریف نویسنده و شاعر کودکان کتاب دو کدخدا را که به نثر است برای کودکان به رشته تحریر در آورده و در سال 1329 توسط شرکت چاپ رنگین منتشر شده است
محبوبه میرقدیری در سال 1337 در اراک زاده شد، تحصیل کرد، خواند و نوشت و نوشت تا رسماً نویسنده شد. اولین مجموعه داستانش به نام «شناس» در سال 1378 توسط انتشارت روشنگران منتشر شد. بعداً رمان «پولک سرخ» در سال 1380 و رمان «خانهآرا» هم در همان سال از وی منتشر شد. مجموعه داستان روی لبهاشان خنده بود در سال 82 و سرانجام رمان «و دیگران» را در سال 1384 منتشر کرد. محبوبه میرقدیری که از همان ابتدا تواناییاش را در داستانهایش به درستی نشان داده بود، با کتاب «و دیگران» به آنچه که باید، دست بافت. «و دیگران» برنده جایزه مهرگان و رمان برگزیده سال 1285 شد.