فرانسوا یوست، استاد فقید ادبیات تطبیقی دانشگاه ایلینوی امریکا بود که او را «به حق پدر ادبیات تطبیقی مکتب امریکا» نامیدهاند. وی اصالتاً سویسی بود و در دنیای زبانها و فرهنگهای درهمتنیده پرورش یافت. سرزمین مادری او محل تلاقی سه و یا حتی چهار فرهنگ مختلف بود و از این رو، با آثار نوشته شده به زبانهای انگلیسی و فرانسوی و آلمانی به آسانی ارتباط برقرار میکرد. در میان تألیفات متعدد یوست کتاب درآمدی بر ادبیات تطبیقی از جمله مهمترین آثار او در این حوزه به شمار میرود.
این کتاب شامل هجده مقاله است که در یک دوره زمانی 36 ساله در نشریههای گوناگون فارسی نوشته و منتشر شدهاند. مقالات بنا بر موضوعی که دارند، در پنج بخش حوزه اساطیر ایران، حوزه دین و مذهب، عرصه عقیده و عمل زنان، اقوام در عرصه تاریخ و فرهنگ و حوزههای دانش و فرهنگ و ادبیات تنظیم و تدوین شدهاند. در بخشهای پنجگانه کتاب، نُه کتاب و یک مقاله بلند به زبان اصلی، ترجمه فارسی چهار کتاب از متنهای انگلیسی و عربی و چهار کتاب به زبان فارسی از نویسندگان ایرانی بررسی و معرفی و نقد و تحلیل شدهاند.
این کتاب دربرگیرنده 21 نوشتار و مقاله درباره شاهنامه و فردوسی در هشت بخش فردوسی، شاهنامه، نامها در شاهنامه، نقد و معرفی کتاب، طرحی برای نور و صدا و .... میباشد. در بخش نقد و معرفی کتاب، کتابهای «نقدی بر جاذبههای فکری فردوسی»، «زن در شاهنامه فردوسی» و «فرهنگی تحقیقی نامهای خاص در شاهنامه» نقد و معرفی شده است. برخی از عناوین دیگر مقالات این کتاب به این شرح است: فریدون در شاهنامه، اهریمن در نظر فردوسی، پارس و شهرستانهای آن در شاهنامه، نمونهای از شاهنامه فردوسی به نثر ساده، هفتخوان رستم و ..... .
امروزه اقتباس در همه جا (سینما، تئاتر، تلوزیون، اینترنت و غیره) به چشم میخورد و در چند دهه گذشته نیز بیش از پیش اهمیت و رواج پیدا کرده است، مثلاً سوفوکل و شکسپیر پیرنگ برخی از آثار خود را از منابع کهن اخذ و اقتباس کردند و با رنگ و لعاب تازه تر و جذابتری به مردم همروزگار خود عرصه کردند. به مرور زمان این پدیده به محافل دانشگاهی نیز راه یافت. در سالهای اخیر، همایشهایی در این زمینه برگزار شده و تکنگاشتها و تحقیقات ارزشمندی در این خصوص انجام گرفته است. به علاوه، در برخی از گروههای آموزشی، واحدهای درسی هم با این موضوع ارائه شده است.
ادبیات تطبیقی در نیمه نخست قرن نوزده در مغرب زمین آغاز شد. خاستگاه ادبیات تطبیقی فرانسه است و آبل فرانسوا ویلمن (1790 ـ 1870) و ژان ژاک آمپر (1800 ـ 1864)، استادان ادبیات دانشگاه سربن را باید از نخستین پایهگذاران آن دانست. اینان فصل جدید در پزوهشهای ادبی و بیشتر فرهنگی گشودند. این دو پژوهشگر نه تنها جُنگهای ادبی متعددی از ادبیات جهان فراهم کردند، بلکه به مطالعه گسترده ادبیات کشورهای مختلف اروپایی نیز پرداختند و دستاوردهای پژوهشی آنان بین سالهای 1828 تا 1841 منتشر شد.