در این مقاله ـ به منظور نشان دادن یکی دیگر از ابعاد برجسته شعر اخوان ـ به بررسی بازتاب و تأثیر سمبولهای شعری او در آثار سه تن از برجستهترین پیروانش یعنی: شفیعی کدکنی، اسماعیل خویی و نعمت میرزازاده پرداخته شده است که هر سه تجربههای شعری موفقی در حوزه ادب مقاومت داشتهاند.
در فرهنگ حاضر سمبلها و نمادهای هنری نقاط مختلف جهان ذیل شش عنوان به گونه مصور معرفی شده است .این عناوین عبارتاند از" :نمادهای انتزاعی"، "جانوران"، "هنرهای دستی"، "زمین و آسمان"، "بدن و جامه آدمی "و "گیاهان ."در هر دسته از نمادها و سمبلها براساس الفبای فارسی سامان یافته و درباره هر یک از آنها افزون بر معادل لاتین، شرح و توضیحی درج گردیده است
این فرهنگ هدفی خاص دارد و به همین دلیل همچون واژهنامه و فرهنگ لغات معمول نیست که مجموعه تعاریف باشد، بلکه طبعا برای شکستن چارچوبهای ثابت و گردآوردن کرانهها در یک بینش است. شبیه است به تیری که پرواز میکند و پرواز نمیکند، ساکن است و فرار بدیهی است و رسوخناپذیر. کلمات برای القای مفهوم یا مفاهیم یک نماد، حتی الوجودند؛ اما قادر نیستند تمام ارزشهای آن را بیان کنند. این فرهنگ فقط برای آن است که رابطه میان تصاویر، نظرها، باورها و عواطف را توصیف کند. فرهنگی دربرگیرنده 1200 واژه که از نظر نمادین تفسیر شدهاند. با اینکه برخی مداخل بسط یافته، اما به هیچوجه مدعی کمال نیست. درباره هریک از نمادهای مهم کتابهای کاملی نوشته شده و هر یک از کتابها کتابشناسی مفصلی دربردارند. اما در این فرهنگ تفسیرهایی برگزیده شده که مطمئنترین و اساسیترین و در عین حال اشارتگر است؛ زیرا به خواننده امکان میدهد تا کشف کند و مفاهیم جدیدی را دریابد.