به هوشنگ ایرانی می‌توان دو نگاه داشت. نگاه اول نگاهی است که در راستای آوانگاردیسم هنری تعریف می‌شود و در این نگاه هوشنگ ایرانی به عنوان شاعری خوش منظر قابل رؤیت است. اما نگاه دوم براساس دریافت جدیدی است که از «زندگی» و «هستی هنر» گرفته شده و در این نگاه ایرانی به گونه‌ای دیگر قابل مشاهده است. یکی از شاخصه‌های ایرانی نابهنگامی اوست. احساس می‌شود تمامی اهالی صاحب تفکرشعر امروز بر سر این نکته نظر دارند که ایرانی شاعری ناهم زمان برای زمانه خویش بود. نابرابری تاریخ متن و تاریخ اجتماعی از فشارها و تحقیرهایی بود که شاعری چون او قربانی آن می‌شود و در این میان شاعر ـ خروس ما در کشاکش جنگ «بنفش تند بر خاکستری» را می‌خواند.

منابع مشابه بیشتر ...

65b7c4242d64e.jpg

پروا مکن که رویا ببینی

مارگوت بیکل

برای ترجمه اشعار، شعرها به تمامی از متن اصلی آنها به زبان آلمانی به فارسی برگردانده شده است. شیوه مترجم بدانگونه بوده است که جوهر کلام شاعر در قالب شعر فارسی ریخته شود. و این او را ناگزیر کرده که ضمن وفاداری به متن اصلی تغییراتی را متناسب با شعر فارسی بپذیرد. زیرا اگر شعر شاعران غیرفارسی را عینا واژه به واژه به فارسی برگردانیم چیزی خواهد شد خشک و چه بسا که زیبایی کلام شاعر و گاه حتی خود مفهوم نیز در ترجمه رنگ خواهد باخت...

65ae77668570b.jpg

چهل کلید

سیاوش کسرایی

مجموعه شعر چهل کلید سروده سیاوش کسرایی است. او در سال ۱۳۰۵ در اصفهان متولد شد. وی سرودن شعر را از جوانی آغاز کرد.بسیار زود به همراه خانواده اش به پایتخت آمد. او در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران درس خواند و علاوه بر فعالیت‌های ادبی و سرودن شعر، عمری را به تکاپوهای سیاسی (حزب توده ایران) گذراند. اما سرانجام، ناگزیر از مهاجرت شد و دوازده سال پایانی زندگی اش را ابتدا در کابل و سپس در مسکو بسر برد. وی سال‌های پایانی عمر خویش را دور از کشور خود و در تبعید در اتریش و شوروی گذراند؛ وی در سال ۱۳۷۴ به دلیل بیماری قلبی در وین، پایتخت اتریش در سن ۶۹ سالگی بر اثر بیماری ذات الریه زندگی را بدرود گفت و در گورستان مرکزی وین (بخش هنرمندان) به خاک سپرده شد.