بر آن نیستم که چون گروهی بگویم هوشنگ ایرانی با آنارشیسم خود کمر نیما را شکست و یا چون گروهی دیگر آه برکشم که اسفا! گوهری بود که در زمان خود شناخته نشد. این قصد را هم ندارم که ریش سفیدی کنم و میانه را بگیرم. ایرانی هنر اصیل را فراتر از زمان و مکان می‌داند و معتقد است که هر مفهوم و کلمه‌ روای آن، در هر زمان و مکان دگرگون از زمان و مکان دیگر دریافت می‌شود. این است که نا شعر او را امروز چیزی در می‌یابیم غیر از آن که در زمان حیاتش درمی‌یافتند. اما این دریافت، با دریافتی که خود ایرانی پیش‌بینی می‌کرد، متفاوت است. چرا که او همان گونه که نسبت به مناسبات زمان خود بی‌اعتنا بود و گوش به آهنگ زمانش نمی‌سپرد تا بفهمد صدایش می‌تواند یا نمی‌تواند در نهایت تبدیل به ملودی غالب فضا شود و دست خاک زیر پایش نمی‌کشید تا هماهنگی یا ناهماهنگی آن را با بذر کشت خود دریابد، در آینده نگری‌اش هم بیش‌تر بافته‌ها را بسط می‌دهد و یافته‌ها را از دست.

منابع مشابه بیشتر ...

65b7c4242d64e.jpg

پروا مکن که رویا ببینی

مارگوت بیکل

برای ترجمه اشعار، شعرها به تمامی از متن اصلی آنها به زبان آلمانی به فارسی برگردانده شده است. شیوه مترجم بدانگونه بوده است که جوهر کلام شاعر در قالب شعر فارسی ریخته شود. و این او را ناگزیر کرده که ضمن وفاداری به متن اصلی تغییراتی را متناسب با شعر فارسی بپذیرد. زیرا اگر شعر شاعران غیرفارسی را عینا واژه به واژه به فارسی برگردانیم چیزی خواهد شد خشک و چه بسا که زیبایی کلام شاعر و گاه حتی خود مفهوم نیز در ترجمه رنگ خواهد باخت...

65ae77668570b.jpg

چهل کلید

سیاوش کسرایی

مجموعه شعر چهل کلید سروده سیاوش کسرایی است. او در سال ۱۳۰۵ در اصفهان متولد شد. وی سرودن شعر را از جوانی آغاز کرد.بسیار زود به همراه خانواده اش به پایتخت آمد. او در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران درس خواند و علاوه بر فعالیت‌های ادبی و سرودن شعر، عمری را به تکاپوهای سیاسی (حزب توده ایران) گذراند. اما سرانجام، ناگزیر از مهاجرت شد و دوازده سال پایانی زندگی اش را ابتدا در کابل و سپس در مسکو بسر برد. وی سال‌های پایانی عمر خویش را دور از کشور خود و در تبعید در اتریش و شوروی گذراند؛ وی در سال ۱۳۷۴ به دلیل بیماری قلبی در وین، پایتخت اتریش در سن ۶۹ سالگی بر اثر بیماری ذات الریه زندگی را بدرود گفت و در گورستان مرکزی وین (بخش هنرمندان) به خاک سپرده شد.

دیگر آثار نویسنده بیشتر ...

58b26d36bb3c1.PNG

سیمرغ کبود و حسرت کوه‌های بنفش؛ نگاهی به اشعار و افکار هوشنگ ایرانی

ایلیا دیانوش

بر آن نیستم که چون گروهی بگویم هوشنگ ایرانی با آنارشیسم خود کمر نیما را شکست و یا چون گروهی دیگر آه برکشم که اسفا! گوهری بود که در زمان خود شناخته نشد. این قصد را هم ندارم که ریش سفیدی کنم و میانه را بگیرم. ایرانی هنر اصیل را فراتر از زمان و مکان می‌داند و معتقد است که هر مفهوم و کلمه‌ روای آن، در هر زمان و مکان دگرگون از زمان و مکان دیگر دریافت می‌شود. این است که نا شعر او را امروز چیزی در می‌یابیم غیر از آن که در زمان حیاتش درمی‌یافتند. اما این دریافت، با دریافتی که خود ایرانی پیش‌بینی می‌کرد، متفاوت است. چرا که او همان گونه که نسبت به مناسبات زمان خود بی‌اعتنا بود و گوش به آهنگ زمانش نمی‌سپرد تا بفهمد صدایش می‌تواند یا نمی‌تواند در نهایت تبدیل به ملودی غالب فضا شود و دست خاک زیر پایش نمی‌کشید تا هماهنگی یا ناهماهنگی آن را با بذر کشت خود دریابد، در آینده نگری‌اش هم بیش‌تر بافته‌ها را بسط می‌دهد و یافته‌ها را از دست.

پژوهش‌ها/پژوهش‌ در شعر و شاعران
مقاله
58208b0bbc3cc.PNG

آوند یا آوند؟ درباره شعر تمیمی

ایلیا دیانوش

نمی‌تون از فرخ تمیمی گفت و سرغ اصل جنس ـ اسماعیل شاهرودی ـ نرفت. تمیمی که در آغاز کما بیش با مضامینی توللی وار رخ می‌نماید. در ادامه آشکارا از شاهرودی متأثر می‌شود. شاهرودی شاعری است که با شروعی خوب پا به عرصه شعر می‌گذارد و با جرقه‌هایی در فرم و محتوا امتداد می‌یابد. این جرقه‌ها در پایان آتشی می‌گیرند که تا حدی روشن گر یک راه است: ایجاد تناسباتی با تکرار تغییر شکل یافته برخی عبارت در یک قطعه، ـ مرور خود شاعر در اشعار یا تپش تداوم خود با خاطرنشان کردن نشانه، ـ بازی‌های کلامی زیبا.

پژوهش‌ها/پژوهش‌ در شعر و شاعران
مقاله