در حقیقت شهرت و محبوبیت شاهنامه، این گنج بزرگ علم و ادبیات، این شرفنامه ایران و ایرانی نژادان و نام گوینده آن «حکیم زبر دست دانای توس» حکیم ابوالقاسم فردوسی عصر ماست که از قلمرو ایران زمین به در رفته سراسر جهان را فراگرفته است. این کتاب از سلسله آن شاهکارهای بینظیر ادبیات و زبان ناب دری است که قرنها در آغوش اخلاص و اعتقاد وارثان از آسیب دود و آتش جنگ و کشمکشهای جاه طلبانه از گزند حوادث روزگاران محفوظ مانده است، نسخههایش در کتابخانههای ممالک مختلف جهان و اشخاص گوناگون نگاه داشته میشود. شاهنامه چون کتاب دوست داشت خلق میان اکثر ملیتها، اقوام و قبایل جهان ارج و شایستگی خاصی پیدا نموده است، دامنه نفوذ شهرت، محبوبیت و اهمیت و نیروی عظیم جذابیت آن، روز از روز بیشتر گسترش مییابد.
این کتاب دارای چهار فصل و مجموعا دربرگیرنده زندگی و آثار ۲۲۷ نفر از پارسی سرایان قفقاز است. هر فصل به شاعران یک منطقه قفقاز (آران، ارمنستان، داغستان، گرجستان) اختصاص یافته است. نخستین شاعری که زندگی و احوالش در این مجموعه معرفی شده، «ابوالعلای گنجه ای» متوفی به سال ۵۵۴ ه.ق و آخرین آنها، «ناظم ایروانی» متولد سال ۱۳۴۲ ه. ق است. در پایان کتاب نیز فهرست ماخذ و منابع به ترتیب الفبایی تخلص یا نام مولفان آمده است.
رستم و اسفندیار برجستهترین، نیکترین و مهمترین پهلوانان شاهنامهاند؛ از اینرو برخورد این دو یل از وزن و حساسیت خاصی برخوردار است. اسفندیار شاهزادهای جوان است، با چشم به تختی که شایستگی آن را دارد. او برخلاف گشتاسب، نه یک موجود آزمند و متزلزل و فریبکار، بلکه دلاور شکستناپذیر و مقدسی اس تکه برای نیکترین دینها و اندیشهها شمشیر زده است. رستم در مقابل او، پهلوان قرون و ابرمردی است که تبلور تکاپو و رنج مردانه یک تبار است. در این کتاب افزون بر مقدمه، سه مقاله پیرامون رستم و اسفندیار و همچنین متن آن از روی نسخه شاهنامه چاپ مسکو آمده است.