زبان و نسبت آن با فلسفه از مسائل اساسی در تفکر ویتگنشتاین به حساب می‌آید. هدف از تدوین این مقاله بیان دیدگاه ویتگنشتاین در خصوص زبان و فلسفه و ارتباط آن دو است. ویتگنشتاین متقدم معتقد بود که زبان ذاتأ دارای خصلت تصویری است و ساختار عالم ساختار آن را تعیین می‌کند. فلسفه را نیز فعالیتی نقادی می‌داند که وظیفه آن روشن ساختن اندیشه‌هاست. اما در دوره متأخر از این عقیده صرف نظر کرد و اعتقاد داشت که زبان همچون ابزار است و برای فهم معنای زبان بایستی به کاربرد آن در زندگی مردم توجه کنیم. در این دوره او قائل بود که ساختار زبان ما بیانگر نحوه اندیشه ما در خصوص عالم واقعی است و فلسفه در نظر او نوعی درمانگری است و فیلسوف کسی است که بیماریهای فهم انسان را علاج می‌کند.

منابع مشابه بیشتر ...

56a08173ac237.PNG

پژوهشی در کاربرد آرایه‌های ادبی در طنز معاصر فارسی و مقایسه اجمالی آنها در طنز انگلیسی

محمد غضنفری

پس از ارائه چند تعریف متداول از طنز به مفهوم امروزین آن و با مروری بر پیشینه طنز در ادبیات کلاسیک فارسی، این پژوهش به پیدایش و تکامل طنز اجتماعی ـ سیاسی در ایران، به منزله یک نوع ادبی مستقل در ادبیات فارسی، در آستانه نهضت مشروطیت و پس از آن می‌پردازد. نگارنده ساختار صوری طنز سیاسی ـ اجتماعی معاصر فارسی را از منظر کاربرد آرایه‌های کلامی مورد بحث قرار داده؛ نمونه‌هایی از هر یک در جای خود ارائه کرده؛ طنز فارسی را از دیدگاه به کارگیری ابزارهای بیانی، صنایع بدیعی، و آرایه‌های ادبی با نمونه‌هایی از طنز انگلیسی مقایسه؛ و در انتها، به دشواری برگردان آرایه‌های کلامی طنز از زبانی به زبان دیگر اشاره کرده است.