ملا نوعی خبوشانی شاعر قرن دهم و یازدهم هجری متولد خبوشان قوچان بود که به اتفاق پدرش به هند کوچ کرد و پس از بازگشت به ایران مدتی را در مشهد گذراند. وی در مراجعت مجدد به هند در دربار شاهان و امیران وقت از جمله اكبرشاه و جهانگیر شاه مدیحه و شعر می سرود. منظومه سوز و گداز مشهورترین اثر اوست. این گمان وجود دارد که نوعی، این منظومه را به شرح واقعه ای در عهد اکبر شاه اختصاص داده است، اما متاثر از عشق نامه حسن دهلوی نیز به نظر می رسد. نوعی در مثنوی سوز و گداز، آیین ستی و خودسوزی همسری وفادار را پس از كشته شدن همسرش روايت كرده است. کتاب پیش رو با تصحیح امیرحسین عابدی پس از مقدمه ای بر شرح حال شاعر و مثنوی سوز و گداز، به داستانهای ستی در ادبیات فارسی اشاره می نماید. این مثنوی با مناجات، مدح حضرت محمد و اکبر شاه آغاز می شود و پس از آن داستان محبت نامه سوز و گداز روایت می شود. این کتاب در سال 1348 توسط انتشارات بنیاد فرهنگ ایران در اختیار علاقمندان قرار گرفت.
کتاب حاضر مشتمل بر دو گفتار به زبان فرانسوی، به خامه توانای استادان گرامی دکتر صفا و لیوه روسای محترم دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران و استراسبورگ و یک مقدمه از نویسنده در معرفی کامل نسخه خطی کتابخانه ملی و دانشگاهی استراسبورگ و شرح یکصد و شصت و هشت بیت از مثنوی گلشن راز که متاسفانه شارح عارف آن تاکنون ناشناخته مانده است. و در آخر تعلیقاتی که برای حل مشکلات و توضیح و تعریف لغات و مصطلحات عرفانی و فلسفی به کوشش نویسنده فراهم گردیده است.
این کتاب اشعار فارسی سیدجعفر موسوی حاوی الف) دو مثنوی در بحر خفیف-مخبون محذوف-یکی تحت عنوان (حدیث نفس) شامل موضوعات مختلف در حدود (1723) بیت، و دیگری (بالاخانه غمها) که از نوشته نویسنده معروف (مصطفی لطفی منفلوطی مصری) برداشته شده است و در حدود (303) بیت می باشد. ب) غزلیات ج) متفرقات د) قطعات
داستان پدماوت یکی از افسانههای باستانی هند است که پس از حمله علاءالدین خلجی به قلعه چتور بیشتر زبانزد خاص و عام گردید. این داستان در اصل به دو قسمت تقسیم میشود: قسمت اول آن افسانه عشق و عروسی رتنسین و پدماوتی و بازگشت آنان به چتور است و قسمت دوم که تا حدی جنبه تاریخی دارد مربوط به محاصره قلعه چتور توسط علاءالدین خلجی (۶۹۵- ۷۱۵ ق) و مرگ رتنسین و ستی (خودکشی) پدماوت میباشد. ملکمحمد جائسی (۹۰۶- ۹۹۹ ق) نخستین و بهترین سراینده این داستان است که در سال ۹۴۷ ق در زمان سلطنت شیرمحمدشاه سوری(۹۴۵- ۹۵۲)، داستان را به زبان هندی به نظم درآورد. این داستان چند بار به زبان فارسی به نظم درآمده است که معروفترین آن با عنوان «رتپدم» توسط عبدالشکور بزمی در قالب مثنوی سروده شده است. در عناوین کتاب از جمله موارد ذیل را میتوان مطالعه نمود: از مناجات در حضرت قاضی الحاجات، در نعت سیدالمرسلین رب العالمین، نامه نوشتن رت به خون دیده، در صلح گشادن و عهد بستن سلطان علاءالدین با رت و .... .