امروزه ناقدان ادب، شعر را به چهار نوع اصلی تقسیم میکنند که عبارت است از: 1- شعرحماسی 2- شعر نیمایی 3- شعر غنایی 4- شعر تعلیمی. برای تعیین نوع ادبی مناجات به تعریف آن، توجه میکنیم که عبارت است از : " راز و نیاز بنده و بیان عجز و نیاز او به پیشگاه خداوند که با صفای قلب و رقت احساس، انجام میشود". از آنجا که از راز و نیاز با خداوند، مایههای قوی احساسی و عاطفی وجود دارد، ماهیت مناجات از دیدگاه انواع ادبی " غنایی" است؛ اما با توجه به آنکه مناجاتهای منظوم فارسی بیشتر با نوعی آموزش، همراه است، آن را غنایی ـ تعلیمی مینامند. عواطف حاکم بر مناجاتهای فارسی، همان احساس عجز و نیاز در برابر خداوند و امید به عفو و رحمت اوست.
هدیه مذنب کتابی است به نظم و نثر و مطالبی درباره اصول عقاید و اخلاقیات و اشعاری در مناجات و اندرز و مناقب و مصائب ائمه اطهار (ع) با لحنی بسیار ساده از بانو میراب شیرازی که در سال 1343 توسط انتشارات کتابفروشی رجائی به چاپ رسیده است.
پیدایش و تکامل و زوال مکتبهای ادبی در اروپا پیش از آنچه حاکلی از تحولات ذوق هنری باشد، نشانه تحولات اجتماعی است که در طی چند قرن اخیر دنیای مغرب را دگرگون کرده است. این کتاب در واقع نخستین گام بلندی است که در راه توضیح و تشریح خصوصیات مکتبهای ادبی برای خواننده فارسیزبان برداشته است. از آنجا که مؤلف قصد نداشته به جنبههای اجتماعی این مکتبها و چگونگی تکامل تاریخی آنها بپردازد، خواننده نباید توقع تجزیه و تحلیل انگیزههای اجتماعی جنبشهای ادبی را در این کتاب داشته باشد، بلکه باید محدودیتهای در کار مؤلف را در نظر بگیرد و به درک مشخصات هنری و استتیک مکتبهای ادبی و آشنایی با نمایندگان آنها قناعت کند.
جلال آل احمد (1302- 1348 ه.ش.) نويسندهاي متعهد، آرمانگرا و عملگراست كه داستاننويسي را با نگارش داستانهاي كوتاه از سال 1323 شروع كرد و تا پايان عمر ادامه داد. آنچه در داستانهاي آل احمد چشمگير به نظر ميرسد شيوههاي حضور نويسنده در اين آثار است كه گاه شكل مداخلهگرانه به خود ميگيرد و گاه نيز اين حضور به صورت غيرمستقيم است و در هرحال برآمده از نگرش خاص نويسنده و الزاماتي است كه اين نگرش بر داستانهاي وي اعمال ميكند. داستانهاي بلند جلال آل احمد «سرگذشت كندوها» و «مدير مدرسه» (1337)، «نون والقلم» (1340) و «نفرين زمين» (1346) كه در دهه پاياني زندگي وي به نگارش درآمده، حاصل نگرش ويژه نويسنده به قالب داستان است. در مقاله حاضر كوشش شده است تا چگونگي حضور نويسنده و رابطه آن با اين نگرش خاص و الزاماتي كه موجب حضور نويسنده در اين آثار گرديده است بررسي شود. حضور نويسنده در داستانهاي مورد نظر را ميتوان ناشي از تعهد نويسنده دانست كه داستان را به عنوان ابزاري براي آگاهيدادن در شرايط سياسي، اجتماعي و فرهنگي خاص در نظر گرفته و با صراحت و تكيه بر گنجينه سنتهاي قصههاي ايراني كوشيده است رسالت خود را به انجام برساند.
شيخ احمد جام از جمله عارفاني است که پيوند شخصيت و زندگي وي با کرامات سبب شده است که چهره حقيقي و انديشه وي در لايههايي از خرافات و هالهاي از ابهام باقي بماند. علاوه بر اين، کرامات منسوب به او موجب نوعي تناقض شخصيتي و انديشهاي در وجودش شده است، چنان که فاصله شيخ جام تصويرشده در مقامات ژنده پيل تا شيخ پديدارشده در آيينه آثار او، همان فاصله افسانه تا حقيقت است. اين معماها و تناقضات در قلمرو شخصيت و انديشه شيخ، وي را به يکي از بحث انگيزترين چهرههاي تاريخ عرفان و تصوف مبدل کرده است. در اين مقاله ابتدا با ذکر مقدماتي در تعريف کرامات و اثبات آن، به سير کرامتسازي براي مشايخ صوفيه، از جمله شيخ احمد جام، پرداختهايم. سپس با ارائه دلايل و شواهدي، ضمن نشاندادن برخي از کرامات شگفتآور مقامات ژنده پيل و بررسي صحت و سقم آنها کوشيدهايم به شخصيت و انديشههاي اصيل و غيرافسانهاي شيخ جام بيشتر نزديک شويم.