این کتاب ترجمه فارسی چند جمله پهلوی است که اندرز خسرو کوانان (قبادان) خوانده شده است. چند نوشته دیگر پهلوی نیز که در پند و نصیحت است، اندرز نامیده شده و به یکی از بزرگان دین مزدیسنا و یا به یکی از سران و شهریاران ایران پیوستهاند، از آنهاست اندرز آذرپاد مهراسپندان و اندرز زرتشت پسر آذرپاد مهراسپندان و اندرز آذرپاد زرتشتان که هر سه موبدان موبد ایران بودند و در روزگاران شاپور دوم و اردشیر دوم و یزدگرد اول.
جای یک فرهنگ پهلوی به فارسی که بتواند احتیاجات زبان فارسی را از نظر ریشه شناسی فارسی، شناسی فارسی، شناسایی لغات کهن ادبی، واژه سازی، تتبع در تاریخ زبان فارسی و تحول آن، لهجه شناسی ایرانی و غیره برآورد هنوز در ادبیات فارسی خالی است و در سالهای اخیر که ایرانیان به علوم زبانشناسی و متفرعات آن بیشتر روی آورده اند. این جای خالی بیش از پیش می گردد. فرهنگ پهلوی برای یک ایرانی به منزله فرهنگ های یونانی و لاتینی برای ملل غربی است و با در نظر گرفتن پیوند نزدیکی که زبان فارسی با زبان پهلوی دارد وجود آن برای ادب ایران کاملا ضروری می نماید...
در «فرهنگ پهلوی» واژههای آرامی که ازوارش یا هزوارش خوانده میشود، به واژههای ایرانی یا پارسی میانک گردانیده شده است. این واژهها دستهبندی شده و در هر باب یک رشته واژه که با هم پیوستگی دارد، یاد گردیده است؛ در یکم: نامهای خدا و مینویان؛ در دوم: گیتی و آنچه از آن است چون خاک و شهر و خانه؛ در سوم: در آب و رود و زره و جوی و جز اینها؛ در چهارم: در دانهها و میوهها؛ در پنجم: در خورشها و آشامها. نام نویسنده این فرهنگ به دست نیامده است؛ اما بیگمان فرهنگی است از روزگار ساسانیان.
مولف کتاب در مورد موضوع کتاب و علت تالیف کتاب میگوید: در این فرهنگ کوشیده ام که اسامی مختلف پرندگان را برحسب ترتیب حروف الفبا در گویشهای غرب ایران با مقایسه آنها با نام های فارسی و در صورت امکان با سایر لهجه های ایرانی بیاورم و حتی المقدور این نام ها را همراه با توصیفات مربوط به جانورشناسی (قدّ، وزن، رنگ،...) و اختصاصات زیستی (تغذیه، عادات، محیط زندگی، فصول مهاجرت،...) و همچنین با مواد مربوط به فرهنگ عامه (فولکلور) و بعضا توام با افسانه های مختصّ به پاره ای از آنها شرح دهم. در مواردی که تحقیقات دنبال شده اطمینان بخش بوده است نام های علمی (لاتینی) و همه جا پذیرفته شده در مجامع تخصصی بین المللی به انضمام نام فرانسه و نام خانوادگی آنها نیز ذکر گردیده است.
داستان بیژن و منیژه یکی از داستانهای آشنای شاهنامه، کتاب حماسی ایرانیان است. این داستان روایت عشق بیژن پسر گیو و منیژه دختر افراسیاب است. این کتاب داستان بیژن و منیجه به زبان گورانی است از داستانهای ملی ایران و روایت قدیم مناطق کردنشین از دکتر محمد مکری که در سال 1345 شمسی توسط انتشارات مرکز تتبعات علمی وزارت معارف فرانسه به چاپ رسیده است