بخش بزرگی از اسناد این کتاب، نسخه اصلی و به امضای میسپو با نصرتالدوله فیروز و شمار درخور توجهی هم به خط دومی است که حتی نسخه دوم اغلب این سندها در سازمان اسناد ملی ایران یافت نشده است. علت نیز روشن است. منشی نصرتالدوله در اینباره نوشته است: «مکاتبات را نصرتالدوله شخصا دیکته میکرد و من مینوشتم و بعد آنها را به یک ماشیننویس مخصوص میدادم که در سه نسخه ماشین کند. نامههای ماشینشده با شماره مخصوص که دفتر وزارتخانه خبر نداشت، در دفتر خود من پس از امضای وزیر برای دکتر میلسپو ارسال میشد». نامههای برگشت نیز چنین وضعی داشته است. از همین میتوان اهمیت سندهای مجموعه نصرتالدوله و منحصربهفردبودن بیشتر آنها را دریافت.
لاهیجان امروزه یکی از شهرستانهای استان گیلان است، اما بنا بر پیشینۀ تاریخیاش، روزگاری بر شهرها و آبادیهای شرق گیلان و غرب مازندران، نقش مرکزیت داشت و قریب به اتفاق این مناطق بخشی از لاهیجانِ تاریخی محسوب می-شدند. مرکزیت این شهر به¬ویژه از زمان خاناحمد گیلانی و حضور شاعران و هنرمندان نامی در دربار او، دست¬کم از عصر صفوی، این شهر را زبانزد عام و خاص کرده است. تا جایی که برای پی بردن به بُعد علمی و ادبی آن، لازم است که پروندۀ بزرگانی چون سلًار دیلمی، مهیاردیلمی، یحیی دیلمی، شیخ زاهد لاهیجی، عبدالرزاق فیاض، حزین لاهیجی و... به دقت مطالعه شود. کتاب حاضر، پيرامون پيشينه تاريخي و فرهنگي لاهيجان و معرفي برخي از مهمترين بزرگان آن ديار و مشتمل بر سه بخش عمده است: بخش اول: در بيان تاريخ و جغرافياي عام لاهيجان، که آميزهاي است از ديلمان و گيلان. بخش دوم: در بيان تاريخ و جغرافياي خاص لاهيجان، بخش سوم: در تذکره علماء و شخصيتهايي که به نحوي با اين منطقه در ارتباط بودند.
اسپاروی به تصور اینکه یکی از شاگردان مستعدش ممکن است روزی به مقام های عالی سیاسی در ایران دست باید از همان ابتدا به پرورش استعداد او در راستای منافع کشور خود میپردازد و سعی میکند به او بقبولاند که خیر و صلاح جهان به خیر و سعادت نژاد آنگلو ساکسن بستگی دارد. مؤلف از رسم “مداخل” در ایران، این عرف ناشایست عصر بی خبری به وضوح و اجمال سخن میگوید و زنجیره آن را از شاه تا رعیت بازگو میکند و وضع فروش مشاغل مهم دولتی را یکی از عوامل خرابی ملک و ملت میشمارد. اسپاروی از مشهوراتی که دیگر سیاحان شرح دادهاند، دوری گزیده و آنچه بیان نموده تا حد زیاد بدیع و تازه است. او تنها به شرح وقایع بسنده نمیکند بلکه با ایجاز پر معنی به تحلیل رویدادها میپردازد و برخلاف بعضی از سیاحان به تحسین شیوه زندگی و مشی زن ایرانی میپردازد و او را محور زندگی خانواده میداند که تنها امید و آرزوی خود را در خوشبختی خانوادهاش جستجو میکند. نقش چادر را در زندگی اجتماعی زن ایرانی واجد اهمیت بسیار دانسته و آن را ته بند اسارت، بلکه نشان آزادی و مجوزی برای ورود او و شرکت او در فعالیتهای اجتماعی میشمارد و به ذکر مثالهای چندی از شرکت زنان در اعتراض های اجتماعی میپردازد و از این طریق به تحسین زیبایی طبیعی فوق العاده زن ایرانی مینشیند.
در این جلد سیزده سال از تاریخ روزنامهنگاری پارسی معرفی شده است. در واقع این سیزده سال دوره به سخن آمدن و پروبال گرفتن کودکی بود که در جلد نخست از زایش دشوار و رشد کند و افتوخیز او سخن رفته است. در این جلد افزون بر اشاره به وضع ایران و جهان و وضعیت عمومی ارتباطها، از مسائلی چون: تاریخچه روزنامهها و مجلهها، روش و ارائه محتوا، نظام مطبوعاتی، تاریخچه روزنامههای برونمرزی، تاریخچه روزنامههای غیرموضوعی پایتخت، تاریخچه روزنامههای مخفی، ارگانهای رسمی و نیمهرسمی و نشریههای موضوعی و .... سخن به میان آمده است.
تاریخ روزنامهنگاری از سرگذشت جامعه، دگرگونیها و پیشرفتهای فنی بهویژه در کار چاپ، شبکه ارتباطی، شرایط اقتصادی، تحول زبان و بسیاری چیزهای دیگر جداییناپذیر است. در ابن کتاب به پیدایش روزنامهنگاری فارسی از آغاز تا قتل ناصرالدین شاه پرداخته شده است. بخش اول این کتاب خواننده را با سیر ارتباط و پیام در جامعه ایران آشنا میکند و پیشینهای از کار چاپ در جهان فرهنگ ایرانی به دست میدهد. در بخش دوم و در شش فصل به روزنامهنگاری ایران از آغاز به سال 1252 تا قتل ناصرالدین شاه پرداخته شده و بخش سوم ویژه روزنامههای فارسی چاپ خارج است.